خدا بسیاری از مقدرات ما را بر اساس نگاه ما تنظیم می‌کند

  •   داشتنِ نگاه خوب و درست-که در قرآن کریم، اسمش «بصیرت» است- آن‌قدر اهمیت دارد که خداوند خیلی از مقدرات ما را در دنیا و خیلی از ثواب و عقاب‌های ما را در آخرت، بر اساس نگاه‌مان تنظیم می‌کند. اینکه خداوند بر اساس نگاه ما بسیاری از مقدرات ما را تنظیم می‌کند، خیلی عجیب است!
  • یک نمونه از نگاه‌ها، «نگاه منفی» است که از آن به «فال بد» تعبیر می‌شود. رسول خدا(ص) می‌فرماید: هیچ‌وقت فال بد نزنید! (إنّ النبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یُحِبُّ الفَألَ الحَسَنَ ویَکرَهُ الطِّیَرَةَ؛ مکارم‌الاخلاق/۳۵۰) (لَا عَدْوَى وَ لَا طِیَرَةَ…؛ الجعفریات/۱۶۸)
  • البته در برخی از علومی که اخیراً رواج پیدا کرده است، دربارۀ «نگاه مثبت» هم گاهی به نحو مبالغه‌آمیزی صحبت می‌کنند و مثلاً می‌گویند «نگاه تو هرجوری که باشد، همۀ عالم مطابق نگاه تو تغییر می‌کند!» درحالی‌که این‌طور هم نیست، خدا از آزمایش و امتحان‌کردن بنده‌اش دست برنمی‌دارد، خدا از مجازات و پاداش‌دادن بنده‌اش در دنیا-هرچند به صورت پیچیده– دست برنمی‌دارد، اما بالاخره نگاه انسان خیلی مؤثر است.

چگونگی تلقی‌ شما از خدا، در چگونگی رفتار خدا با شما مؤثر است

  • در باب اهمیت نگاه، همین‌قدر بس که «چگونگی تلقی‌ شما از خدا، در چگونگی رفتار خدا با شما مؤثر است» خداوند می‌فرماید: رفتار من با بنده‌ام، در گمان بنده‌ام قرار دارد؛ تو گمانت به من چگونه است؟ من با تو همان رفتار را می‌کنم! (أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی بِی فَلْیَظُنَّ بِی مَا شَاءَ یَجِدُنِی عِنْدَه‏ ؛ فقه منسوب به امام‌رضا(ع)/۳۶۱)
  •  ما باید ارزشِ نگاه، ارزش بصیرت، ارزش زاویۀ دید و طرز نگاه‌کردن را جا بیندازیم و بدانیم که نگاه انسان، در وجود خودش و در کائنات چه جایگاه ویژه‌ای دارد!

کسی که فکر کند نمی‌تواند به عالی‌ترین درجات برسد دچار کید ابلیس شده است

  •  به‌فرمودۀ قرآن، ابلیس گفته است: «لأزیّننّ لهم ما فی الأرض»(حجر،۲۹) ابلیس اصرار دارد که دنیا را زیباتر از آن چیزی که هست به ما نشان بدهد، یعنی نگاه ما را به دنیا خراب و غیرواقعی کند! همین ابلیس، یکی از کارهای خبیثانه‌اش این است که همه را از رحمت خدا مأیوس کند! او که خودش از رحمت خدا مأیوس است، قسم خورده است همه را از رحمت خدا مأیوس کند، البته در این کار هم خیلی موفق است!
  • همۀ ما درصدی از یأس را در خودمان داریم. هرکسی فکر می‌کند که نمی‌تواند به عالی‌ترین درجات برسد، دچار کید ابلیس شده است؛ هرچند اسمِ این یأس خودش را «تواضع» بگذارد و مثلاً بگوید «ما که لایق و قابل نیستیم!» چرا تو نباید به عالی‌ترین مقامات معنوی برسی؟! مگر آن کسانی که به عالی‌ترین مقامات رسیدند، چه کسی آنها را رساند؟! قطعاً خدا آنها را به مقامات عالی رسانده است.

ابلیس خیلی موفق است در اینکه نگاه ما را به خدا تخریب کند!

  •   ابلیس خیلی موفق است در اینکه نگاه ما را به خدا تخریب کند. مثلاً در روایت هست که اگر کسی گناه کند و زود از خدا عذرخواهی کند، خدا می‌بخشد و اصلاً این گناه را در پروندۀ او هم نمی‌نویسد! (الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ یُکْتَبْ عَلَیْهِ شَیْ‏ءٌ ؛ کافی/۲/۴۳۷) این خیلی لطف بزرگی است ولی معمولاً خیلی‌ها از این فرصت استفاده نمی‌کنند و زود استغفار نمی‌کنند؛ شاید فکر می‌کنند خدا الان از گناه آنها عصبانی است و می‌گوید «تو که الان این گناه را انجام دادی؛ چطور رویت می‌شود این حرف را بزنی؟!» لذا می‌گذارند مثلاً یک‌سال بگذرد؛ شاید تصور می‌کنند که خدا دیگر یادش رفته یا غضبش فروکش کرده است و حالا می‌شود عذرخواهی کرد!
  • کسی که بعد از گناه بلافاصله از خدا عذرخواهی نمی‌کند، دچار کید ابلیس شده و نگاهش به خدا خوب نیست! طبق روایت، خداوند متعال می‌فرماید: کسی که موقع گناه‌کردن، بداند و متوجه باشد که من دارم نگاهش می‌‌کنم و اگر بخواهم او را می‌بخشم یا عذابش می‌کنم، او را خواهم بخشید! (مَنْ أَذْنَبَ ذَنْباً فَعَلِمَ أَنَّ اللَّهَ مُطَّلِعٌ عَلَیْهِ إِنْ شَاءَ عَذَّبَهُ وَ إِنْ شَاءَ غَفَرَ لَهُ غَفَرَ لَهُ وَ إِنْ لَمْ یَسْتَغْفِرْ؛ کافی/۲/۴۲۷) همچنین امام‌صادق(ع) می‌فرماید؛ خداوند به حضرت داود فرمود: وقتی بندۀ من گناه می‌کند و بعد برمی‌گردد و از گناهش توبه می‌کند و موقع یادآوری گناهش از من خجالت می‌کشد، او را می‌بخشم. «یَا دَاوُدُ إِنَّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً ثُمَّ رَجَعَ وَ تَابَ مِنْ ذَلِکَ الذَّنْبِ وَ اسْتَحْیَا مِنِّی عِنْدَ ذِکْرِهِ غَفَرْتُ لَهُ‏» (ثواب‌الاعمال/۱۳۰)

نیاز آدم‌ها به آگاهی کمتر از نیاز آنها به تنظیم نگاه است!

  • اساساً نیاز آدم‌ها به آگاهی کمتر از نیاز آنها به تنظیم نگاه است. ما با یک‌سری اطلاعات ثابت و مختصری که داریم، می‌توانیم نگاه خودمان را تغییر بدهیم؛ یعنی بدون اینکه آگاهی و اطلاعات جدیدی پیدا کنیم، همان آگاهی‌های قبلی خودمان را طوری در کنار هم بچینیم و به آن فکر کنیم که نگاه‌مان عوض شود.
  • مثلاً همۀ ما می‌دانیم که بیش از صد سال عمر نمی‌کنیم؛ نگاه ما به این صد سال، چگونه است؟ آیا خیلی طولانی است یا کوتاه است؟ واقعاً نگاه ما به مقدارِ عمرمان، غلط است و فکر می‌کنیم که خیلی طولانی است! اما موقع مردن می‌فهمیم که عمر ما خیلی کوتاه بوده است(حتی اگر ۱۰۰سال هم عمر کرده باشیم)
  • اگر کسی این نگاه را پیدا کند که عمرش واقعاً کوتاه است، زندگی‌اش را تغییر می‌دهد؛ مثلاً اینکه دیگر وقتش را تلف نمی‌کند و مدام تلاش می‌کند، به کسی گیر نمی‌دهد و دعوا نمی‌کند؛ وقتش را برای این مسائل نمی‌گذارد، به کسی حسودی نمی‌کند، به کسی تکبر نمی‌کند، دلش را این‌طرف و آن‌طرف نمی‌فرستد و به امور بی‌ارزش و زودگذر دنیا، دل نمی‌بندد.

هنرمندان فرصت‌های خوبی برای تغییردادنِ نگاه آدم‌ها دارند

  •  بسیاری از اوقات، تغییر نگاه مهم‌تر از یاد گرفتن مطالب جدید است و هنرمندان فرصت‌های بسیار خوبی برای تغییردادنِ نگاه آدم‌ها دارند؛ یک کاریکاتوریست، یک گرافیست، یک نقاش و یک عکاس، می‌تواند نگاه ما را نسبت به پدیده‌های عالم عوض کند و یک زاویۀ دید درست به ما بدهد.
  •  یک فیلم‌ساز، یک مستندساز، هرکدام به نوعی می‌توانند نگاه ما را تغییر بدهند و تنظیم کنند؛ البته مشروط بر اینکه خودشان هم از یک نگاه صحیح برخوردار باشند و خدا به آنها این هنر را بدهد که بتوانند نگاه ما را تغییر بدهند.