هر انسانی مرتکب اشتباه می شود ؛اما فقط انسان های احمق اشتباه خود را تکرار می کنند.(سیسرون)
headefr
مطالب پربازدید

آرشیو سالیانه : 2021

چطور برای مسئولیت‌پذیری انگیزه پیدا کنم؟/ طرح خدا برای مسئولیت‌‌پذیر شدنِ انسان چیست؟

دوشنبه ، 6 سپتامبر 2021 ۰ دیدگاه نوشته:mehdi

انسان برای رسیدن به اوج استقلال همیشه باید تمرین‌هایی داشته باشد و تلاش‌هایی بکند چون عوامل از بین‌برندۀ استقلال آدمی در مسیر زندگی فراوان هستند. رسیدن به استقلال و حفظ این استقلال و عزت یک نبرد مداوم می‌خواهد، انسان یک مبارزۀ دائمی نیاز دارد تا بتواند اسیر و بردۀ کسانی که می‌خواهند او را به بندگی بکشند نشود؛ هم یک فرد در طول مسیر زندگی خودش، هم یک جامعه به این مبارزه دائمی نیاز دارد.

شما هرکجا زندگی می‌کنید، باید همیشه از خودتان مراقبت بکنید، از اموال و دارایی‌های‌تان مراقبت بکنید تا نه اموال شما را کسی بدزدد و برباید و تخریب کند، نه خود شما را کسی به بردگی بکشد. البته بعد از ظهور حضرت ولی‌عصر، عوامل اجتماعی به بردگی کشیدن و از بین بردن استقلال انسان از بین می‌رود اما در زمان حضرت ولی‌عصر ارواحنا له الفداء عوامل درونیِ از بین رفتن استقلال انسان کماکان هست و انسان به مبارزه و جهاد دائمی باید بپردازد.

آدم برای حفظ استقلال خودش، برای حفظ عزت خودش و برای وابسته نشدن، باید مبارزه کند، بعد از اینکه شما استقلال را به‌دست آوردی و تثبیت هم کردی، از یک حداقل تا یک حداکثرِ بی‌نهایت می‌تواند ادامه پیدا کند و شما برای اینکه به اوج استقلال برسید باز نیاز دارید به مبارزۀ دائم. نه استقلال به سادگی به دست می‌آید، نه به سادگی بدون تلاش حفظ می‌شود، نه استقلال یک سطحی دارد که شما برای بدست آوردن آن کافی باشد که صرفاً در یک مرحله، تلاش بکنید. بلکه باید دائماً تلاش کنید تا به اوج استقلال برسید؛ آن اوجی که انسان به توحید و فناء فی‌الله و اوج تقرب می‌رسد، در واقع یعنی به اوج استقلال رسیده است.

مسئولیت‌پذیری، رمز عملیات ما برای رسیدن به استقلال است/ کسی که مسئولیت کارهای خود را نپذیرد نمی‌تواند مستقل بشود

برای این مبارزۀ دائمی و همیشگی و فراگیر در کل زندگی، ما نیاز به یک برنامۀ جامع داریم. مسئولیت‌پذیری رمز عملیاتی است که ما باید انجام بدهیم تا به استقلال برسیم. کسی که خودش مسئولیت کارهای خودش را نپذیرد هیچ‌وقت نمی‌تواند مستقل بشود، کسی که پذیرش این را نداشته باشد که «من خودم باید پاسخگوی کارهای خودم، انتخاب‌های خودم، ضعف‌ها و قوت‌های خودم باشم» نمی‌تواند انسان مستقلی باشد. مسئولیت‌پذیری یعنی من می‌خواهم مستقل باشم و شروع کرده‌ام به تمرین استقلال.

منتها این مسئولیت‌پذیری چگونه باید تحقق پیدا کند و اساساً چگونه این مسئولیت‌پذیری، انسان را به استقلال کامل و مطلوب می‌رساند؟ امشب می‌خواهیم یک‌مقدار در این‌باره گفتگو کنیم. اما اینکه این مسئولیت‌پذیری از بیّنات دین هست در این تردیدی نیست. مقام معظم رهبری در کلامی بیان می‌فرماید که بی‌تردید مسئولیت‌پذیری از بیّنات اسلام است، یعنی امری است که مسلماً در دین اسلام به آن توجه شده است. حالا اگر کل قرآن بلکه کل دین را با نگاه رشد مسئولیت‌پذیری و کسب مهارت مسئولیت‌پذیری مطالعه بکنید، آن‌وقت می‌بینید که چقدر زیبا هر لحظه، دین دارد شما را برای مسئولیت‌پذیری تمرین می‌دهد.

برخی اندیشمندان، اصلی‌ترین ملاک سلامت روانی انسان را مسئولیت‌پذیری می‌دانند/ علوم انسانی به ما کمک می‌کند به حقانیت دین، پی ببریم

غیر از اینکه در دین ما مسئولیت‌پذیری چنین اهمیتی دارد، در علوم انسانی مثل روانشناسی یا علوم تربیتی و حتی مباحثی در علوم اجتماعی هم مسئولیت‌پذیری یک اصل مهم تلقی می‌شود. برخی از اندیشمندان، اصلی‌ترین ملاک سلامت روانی یک انسان را مسئولیت‌پذیری او اعلام می‌کنند، یعنی تصریح می‌کنند که ملاک اصلی سلامت روانی یک انسان مسئولیت‌پذیری است.

همان‌طور که در جلسه قبل بیان شد، علوم انسانی و علوم تجربی برای اینکه ما را به دین تسلیم کنند، خیلی عالی هستند، اگر از علوم انسانی تقدیر کردم و آرزو کردم که علوم انسانی در جامعۀ ما پیشرفت بکند، منظورم این بود که علوم انسانی به ما کمک می‌کنند به حقانیت دین پی ببریم.

راه‌حل‌های علوم‌انسانی، ابتدایی است اما آشنایی با علوم‌انسانی می‌تواند جلوی دین‌گریزی را بگیرد

اما آیا علوم انسانی به تنهایی دست ما را می‌گیرند و به سعادت می‌رسانند؟ ابداً، علوم انسانی نه تنها انسان را به اوج نمی‌رسانند، بلکه راه‌حل‌هایی که می‌دهند بسیار راه‌حل‌های ابتدایی است. ولی آشنایی شما با علوم انسانی منجر به این می‌شود که دیگر دین‌گریزی از بین برود. ما کسی را در جامعۀ خودمان نمی‌توانیم به زور دین‌دار کنیم، اصلاً دین چیزی نیست که به زور بشود به کسی تحمیل کرد، چون استقلال انسان باید حفظ بشود و باید هرکسی خودش بخواهد. ولی در جامعه به یک چیزی نیاز داریم؛ و آن اینکه دین‌گریزی و دین‌ستیزی باب نشود، فرهنگ نباشد، رواج نداشته باشد. حرف ما این است که «اگر نمی‌خواهی دین داشته باشی نداشته باش، چرا دین‌ستیزی می‌کنی؟! دین‌ستیز نباش و دین‌گریزی را در جامعه تبدیل به یک ارزش نکن.»

متأسفانه الان در لایه‌هایی از اجتماع ما دین‌گریزی یک ارزش است، طرف با افتخار می‌گوید «ما از آن دین‌دارها نیستیم!» خُب این خیلی بد است که این مملکت چهل سال است به اسم اسلام دارد اداره می‌شود اما فرهنگ و تعلیم و تربیت به‌گونه‌ای اداره شده است که نتیجه‌اش این است که دین‌گریزی در یک لایه‌هایی از جامعه، کلاس دارد! یعنی نه تنها دین درست ترویج نشده است، بلکه علوم انسانی هم درست تبیین نشده است و الا دین‌گریزی در این سطح وجود نداشت.

مگر ما در دوران جاهلیت به سر می‌بریم که دین‌گریزی در یک جامعه‌ای ارزش تلقی بشود حتی برای یک سطوحی از جامعه، چه برسد به اینکه برخی از سطوحِ مؤثر در جامعه، دین‌گریزی برای‌شان یک ارزش تلقی بشود! این یعنی جاهلیتی در جامعه تزریق شده و نهادینه شده است، این یعنی صددرصد اشتباهات فاحشی در ادارۀ افکار عمومی صورت گرفته است. این یعنی اشتباهات فاحش در آموزش و پرورش وجود دارد و در تبلیغ ما طلبه‌ها اشتباهات فاحش وجود دارد؛ البته نه اینکه همه‌اش اشتباه باشد.

اگر کسی نمی‌خواهد دین‌داری بکند خُب دین‌داری نکند؛ کمااینکه اگر کسی نمی‌خواهد ورزش‌کار بشود، خُب ورزشکار نشود! مگر همه باید ورزش‌کار بشوند؟ زور که نیست! اما کسی یک ورزش‌کار را مسخره نمی‌کند و کسی ورزش‌کار نبودن را برای خودش کلاس نمی‌داند. در هیچ محفل خانوادگی و خصوصی هم کسی ورزش را مسخره نمی‌کند و به‌طور تحقیرآمیزی نمی‌گوید که «ما از اینهایی که می‌روند دنبال ورزش نیستیم!» هرکسی این را بگوید، به او می‌گویند: تو خودت آدم ضعیف و حقیری هستی.

نباید در جامعۀ ما کسی از سرِ جهالت و سوءتفاهم، دین‌گریز یا دین‌ستیز بشود

اینکه اولیات دین برای مردم جا نیفتاده و از علوم انسانی برای پذیرش اولیات دین و معقول بودن مسیر دین استفاده نشده است، یک فاجعه است! ولی بنده از این فاجعه در می‌گذرم و می‌گویم: انسان‌ها می‌توانند دین‌دار بشوند و می‌توانند دین‌دار نشوند، این میل خودشان است و اصلاً علامت استقلال آدم‌ها است و علامت این است که دین، استقلال آدم‌ها را رعایت می‌کند. اما فاجعۀ بزرگتر این است که دین‌داری را بی‌کلاسی تلقی کنند و دین‌گریزی را یک نوع کلاس بدانند! این نباید در جامعۀ ما باشد؛ یعنی نباید دین‌گریزان و دین‌ستیزان از سر جهالت و سوءتفاهم، دین‌ستیزی کنند.

تو اگر می‌خواهی با دین دشمن بشوی، عیبی ندارد و کسی هم نمی‌تواند جلوی دوزخ رفتن تو را بگیرد. مگر کسی می‌تواند جلوی شمربن‌ذی‌الجوشن شدنِ کسی را بگیرد؟! حرف ما این است که نباید در جامعۀ ما کسی از سرِ سوءتفاهم، دین‌گریز یا دین‌ستیز بشود. مثلاً این‌طور نباشد که یک کسی بگوید: «من دشمن دین هستم برای اینکه دین به استقلال فکری من لطمه می‌زند!» وای خدای من! چه کسی این را به تو گفته است؟! می‌گوید: «شما خودتان می‌گویید که مقلّد باش!» این را چه کسی گفته است؟ محدودۀ تقلید کجاست؟ اصلاً تقلید آن چیزی که تو برداشت کردی نیست. چه کسی این برداشت را از دین، به تو داده است؟

در جلسات بعدی عرض خواهم کرد که نسبت ولایت با این استقلال و با آن مسئولیت‌پذیری چیست؟ آن‌وقت شما تعجب می‌کنید که چرا توسط ارکان تعلیم و تربیت دینی و غیردینی در کشورمان، ولایت به‌عنوان «نگهبان استقلال و ارزش فکری انسان‌ها» و «نگهبانِ ارزش انتخاب انسان‌ها» معرفی نشده است؟ پس تا حالا دربارۀ ولایت چه گفته‌اند که این سوءتفاهم ایجاد شده است؟

اصلی‌ترین کارکرد ولایت، حفظ استقلال و عزت آدم‌هاست

بعداً توضیح خواهیم داد که اصلی‌ترین کارکرد ولایت، بلکه تنها کارکرد ولایت، حفظ استقلال و عزت و حفظ ارزش استقلال آدم‌ها است. اینکه ولایت بخواهد تعلیم بدهد، این تعلیم یک کار فرعیِ ولیّ خدا است، کسی دیگر هم می‌تواند تعلیم بدهد. لقمان حکیم ولایت نداشت و پیامبر نبود اما تعلیم می‌داد، تعلیماتش را خدا در قرآن نوشته است، تعلیم دادن که نیاز به ولایت ندارد.

آیا برداشتی که جامعۀ ما از ولایت دارد، درست است؟ آیا برداشتش از دین درست است که برداشتش از ولایت درست باشد؟ یک فاجعه‌ای دارد در جامعۀ ما رخ می‌دهد. دوستان طلبۀ من و اساتید من در حوزه، یک فاجعه دارد در جامعه رخ می‌دهد، چرا نمی‌بینیم؟ شاید در حد نود درصد، برداشت اشتباه از دین و برداشت معکوس از دین وجود دارد، و حتی ولایت را از بین‌برندۀ استقلال آدم‌ها، استقلال فکری آدم‌ها و حق انتخاب آدم‌ها برداشت می‌کنند. کسانی در حد سیاسیون درجه یک کشور، خودشان را غیرولائی نشان می‌دهند تا برایشان کلاس باشد! درحالی‌که شأن ولایت چیزی جز این نیست که استقلال آدم‌ها را نگه دارد و عامل دیگری در عالم وجود ندارد که استقلال انسان‌ها را حفظ کند. این به تجربه ثابت شده است و زیاد هم دین نمی‌‌خواهد، علوم انسانی کافی است برای اینکه این را ثابت کند.

آیا این اشتباه فاحش در جامعۀ ما، یک فاجعه نیست؟ آیا برنامه‌ریزان درسیِ آموزش و پرورش در چهل سال گذشته نباید پاسخ بدهند؟ از کدام قسمت دین برداشتند در کتاب‌ها نوشتند که این برداشت معکوس از اصل دین در ذهن اقشاری از جامعه ایجاد شده است؟ علوم انسانی، یک حداقل‌هایی از عقلانیت دینی را برای انسان به اثبات می‌رسانند، ولی این در جامعۀ ما اتفاق نیفتاده است؛ عالمان دینی از علم و تجربۀ بشری به قدر کافی برای جا انداختن حداقل‌های دین استفاده نکرده‌اند، درحالی‌که ائمۀ هدی این کار را می‌کردند و قرآن هم این کار را می‌کند.

قرآن هم به تجربۀ بشری استناد می‌کند، اهل‌بیت(ع) هم این کار را می‌کنند؛ چون آن کسی که حداقلِ دین را ندارد و فعلاً ایمان به وحی و نبوت و معاد ندارد، شما چطور می‌خواهی با او صحبت کنی و به او بگویی که دین، این را گفته است…. خُب او می‌گوید: من کجا دین را پذیرفته‌ام که حالا تو داری از طرف دین، با من صحبت می‌کنی؟! لذا آدم باید برود سراغ چیزی که او قبول دارد، آن چیزی که آدم‌ها قبولش دارند، همان چیزی است که تجربه می‌کنند لذا اگر ما از علوم تجربی و روانشناسی و … استفاده می‌کنیم، به همین دلیل است.

اگر تبیین شده بود که دین برای منفعت بشر است، معلوم می‌شد که دین‌دار هنر نکرده و بی‌دین ضرر کرده

وقتی که بدون استفادۀ از تجربۀ بشر و عقل حداقلی انسان، از خدا و پیغمبر صحبت می‌کنید، طرف مقابل فکر می‌کند شما دارید به او زور می‌گویید، کمااینکه خیلی از مردمی که دین‌داری نمی‌کنند تلقی‌شان این است که دین دارد به آنها زور می‌گوید. باید یک اعتقادی داشته باشند تا این زورگوییِ دین را بپذیرند و تحمل کنند. حتی بعضی از مذهبی‌های ما هم همین تصور را دارند، به همین دلیل مغرور می‌‌شوند و فکر می‌کنند خیلی هنر کرده‌اند که دین‌دار هستند و تصور می‌کنند از خیلی از چیزها گذشته‌اند و فداکاری کرده‌اند! نه؛ تو هنر نکردی که دین‌‌دار شدی، تو از چیزی نگذشته‌ای! قرآن می‌فرماید: «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا» (اسراء/۷)

تو هنری نکردی که دین‌دار شدی، تو فقط انسانیتت را اجرا کردی. مثلاً شما که شب استراحت می‌کنی و می‌خوابی، صبح که بلند می‌شوی، قیافه می‌گیری که «من خیلی هنر کردم که خوابیدم»؟ عبادت هم همان‌قدر برایت ضروری است، پس این دیگر قیافه‌ گرفتن ندارد. باطریِ موبایلت را که شارژ می‌کنی، قیافه می‌گیری و دچار عُجب می‌شود؟! نه، چون نیاز داشتی.

تو از راه علوم تجربی و انسانی هم می‌توانستی بفهمی که نماز، انرژی‌بخش است؛ مثل غذا که انرژی‌بخش است. پس نماز که می‌خوانی چرا قیافه می‌گیری؟ این یعنی حداقل‌های دین هم گفته نشده و جانیفتاده است.

اگر حداقل‌های دین گفته شده بود، معلوم می‌شد که این دین، یک مسیر عقلانی را دارد می‌رود و برای منفعت بشر دارد حرکت می‌کند، آدم دین‌دار هنر نکرده، بی‌دین هم نادانی کرده و ضرر کرده است. اگر این گفته شده بود، این مسائل هم در جامعه جا می‌افتاد، ولی الان اینها جا نیفتاده است، چون حداقل‌های دین را نگفته‌ایم.

حداقل‌های دین، اثبات صانع نیست!

حداقل‌های دین، اثبات صانع نیست! بگذارید یک نمونه برای شما بگویم؛ مثلاً حداقل‌های اخلاق اسلامی و پذیرش دین در فرهنگ چیست؟ پبامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «إِذَا لَمْ تَسْتَحْیِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ» اگر حیا نداری دیگر هرکاری دلت می‌خواهد بکن! یعنی دیگر منِ پیغمبر هم نمی‌توانم برایت کاری بکنم. بعد می‌فرماید این سخن همۀ انبیاء است که به صورت ضرب‌المثل باقی مانده است. (لَمْ یَبْقَ مِنْ أَمْثَالِ الْأَنْبِیَاءِ ع إِلَّا قَوْلُ النَّاسِ إِذَا لَمْ تَسْتَحْیِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ» (عیون اخبارالرضا ع/ج۲/ص۵۶)

یعنی قبل از اینکه تو دین‌دار بشوی باید یک مایه‌ای از حیاء داشته باشی که بیایی سراغ دین؛ و الا من دربارۀ چه چیزی با تو صحبت کنم؟ تو باید یک جای دیگری برایت ثابت شده باشد که اگر حیا نباشد نظام حیات بشر از بین می‌رود و نظام اجتماعی متلاشی می‌شود. حیاء خارج از دین باید تثبیت شده باشد، و بعد دین هم می‌آید حیاء را تقویت می‌کند، پُر آب و رنگش می‌کند، بیشترش می‌کند، جهتِ خوب به آن می‌دهد، حیاء احمقانه را کنار می‌گذارد و با این حیاء یک‌کاری می‌کند که تو از آن سود ببری.

چرا می‌گوییم برای متقاعدشدن به استقلال و مسئولیت‌پذیری، از علوم انسانی استفاده بشود؟

چرا ما اصرار داریم که برای استقلال و خصوصاً مسئولیت‌پذیری، از علوم انسانی استفاده کنیم؟ برای اینکه علوم انسانی و علوم تجربی مخصوصاً وقتی همۀ اندیشمندان عالم آن را بپذیرند، یک کاری می‌کند که آدم تسلیم دین بشود و دین‌داری را آغاز کند، یک‌کاری می‌کند آدم به عمق عقلانیت دین یک‌مقدار پی ببرد، یک‌مقدار منت‌گذاری دین‌دارها را از دین کم می‌کند، کلاس گذاشتن بی‌دین‌ها نسبت به دین را کم می‌کند.

البته نمی‌خواهم بگویم همۀ مردم جامعۀ ما این‌گونه هستند که حداقل‌های دین را دریافت نمی‌کنند، بلکه یک لایه‌هایی از جامعه این‌گونه هستند ولی قابل توجه هستند. این باید در کل جامعۀ ما جا می‌افتاد و علوم انسانی می‌تواند این را جا بیندازد. آیا نمی‌شود ما دین نداشته باشیم و فقط با همین علوم انسانی تا آخر برویم؟ علوم انسانی که عشق تولید نمی‌کند! علوم انسانی ممکن است آرامش به تو بدهند، اما حماسه‌ خلق نمی‌کنند، علوم انسانی در تو آتش شور و سرمستی ایجاد نمی‌کنند، علوم انسانی ممکن است تو را یک‌مقدار سالم نگه دارند اما در اوج شکوفایی قرار نمی‌دهد.

علوم انسانی در موضوع مسئولیت‌پذیری، خیلی رشد کرده است. شاید حدود نصف حرف‌‌های ما در مورد مسئولیت‌پذیری را علوم انسانی، بارش را به دوش کشیده باشد و این خیلی خوب و کمک‌کننده است؛ چون دیگر کسی سر اینها چانه نمی‌زند.

انتقاد بنده از آموزش و پرورش، بخاطر رعایت نکردنِ علوم انسانی در تعلیم و تربیت است

بعضی‌ها می‌گویند چرا شما در مدرسه‌ها دنبال تحمیل ایدئولوژی هستید؟ درحالی‌که تقریباً صد درصدِ انتقادهای بنده در طول این سالیان طولانی از آموزش و پرورش، بخاطر رعایت نکردن علوم انسانی در تعلیم و تربیت بوده است، نه بخاطر خدا و پیغمبر! یعنی ما بدون دین و بدون مسلمان بودن هم، این انتقادها را داشتیم. ما می‌گوییم: «دانش‌آموز باید مسئولیت‌پذیر بار بیاید، همین!» اگر این دانش‌آموز، مسئولیت‌پذیر بار بیاید، بالاخره یک روز از دمِ در هیئت و مسجد عبور می‌کند؛ ما همان‌جا خدا و پیغمبر را به او یاد می‌دهیم، و او چون مسئولیت‌پذیر بار آمده، این را به‌راحتی می‌پذیرد، نمی‌خواهد در مدرسه تعلیمات دینی بدهید، بعضی از تعلیمات دینی بدون تربیتِ شخصیت بچه‌ها، برای آنها عین سم می‌ماند؛ اگر شما خیلی از مقدمات انسانی و نیاز او به دین را برایش جا نیندازی و بعد به او بگویی که «خدا تو را آفریده، پیغمبر فرستاده که برای سعادت تو دستور بدهد، و اگر گوش ندهی به جهنم می‌روی…» او چه احساسی پیدا می‌کند وقتی این را بشنود؟ با خدا در می‌افتد، سعی می‌کند جهنم را فراموش بکند، از پیامبر هم فرار می‌کند. حالا ببینید این حالِ چند نفر از ابناء جامعۀ ما است؟

مشکل بنده، آن کسانی نیستند که از دین فرار می‌کنند و برای بی‌دینی هم کلاس قائلند، شاید ده درصد مشکلم اینهایی باشند که از دین فرار می‌کنند، اینها دچار سوءتفاهم شده‌اند که دین‌ستیز شدند و دین‌گریزی برایشان یک کلاسی شده است، اینها ده درصد مشکل هستند، نود درصد مشکل، آن مذهبی‌هایی هستند که نیاز خودشان را به دین درک نمی‌کنند، ولی این دین را پذیرفته‌اند، اینها را چه‌کار کنیم؟! اینها الان دین‌دارِ مغرورِ دارای عُجب شدند، دو قورت و نیم‌شان هم باقی است، اینها دیگران و آدم ضعیف‌های بی‌دین را هم آدم حساب نمی‌کنند، این را چه‌کار کنیم؟

علوم انسانی، دربارۀ مسئولیت‌پذیری چه می‌گوید؟

خُب حالا ببینیم در علوم انسانی، دربارۀ مسئولیت‌پذیری چه گفته‌اند؟ حرف‌های خیلی قشنگی زده‌اند؛ چند نمونه‌اش را برای شما قرائت بکنم، اینها جزء دانش‌های رایجی است که می‌توانید راحت پیدا کنید.

یکی از روانشناس‌های برجسته می‌گوید: مسئولیت‌پذیری عنصر اصلی سلامت روان و به تبع آن، عامل مهم دستیابی به شادکامیِ اصیل و احساس رضایت است… البته شادکامیِ بیخودی و کاذب هم داریم، مثلاً زیرسبیلی رد کردن و زیرآبی رفتن، آدم یک‌ذره خوشحال می‌شود ولی این خوشحالی اصیل نیست.

او در ادامه می‌گوید: اعتقاد داریم همۀ افراد بشر از پیر تا جوان و حتی نوزادان، صبح تا شب برای ارضاء نیازها و خواسته و ارزش‌های خود تلاش می‌کنند… و باور داریم همۀ افراد اجتماع باید برای برآوردن نیازها و خواسته‌های خود احساس مسئولیت کنند و پیامدهای افکار و تصمیمات خود را بپذیرند، نسبت به تک‌تک رفتارهای‌شان پاسخگو باشند. رفتار مسئولانه به معنای خردورزی، عقلانیت و یکپارچگیِ شخصیت است… اینها مطالبی است که علوم تجربی به آن رسیده است.

یکی دیگر از روانشناسان، دیدگاه خود را این‌گونه بیان کرده است: مسئولیت‌پذیری آثار مثبت بسیاری دارد، توانایی برخورد با شرایط سخت، انتخاب تصمیمات درست، احساس رضایت داخلی، پرورش انضباط داخلی، کسب اعتماد به نفس و رشد تفکر، افزایش قدرت شناختی، موافقت بیشتر با خانواده و محیط زندگی، مورد توجهِ خانواده و گروه و جامعه قرار گرفتن، برخورداری از یک توان بالا برای انجام درست و به‌موقع کارها، ایجاد روحیۀ نشاط، سرحالی، صرفه‌جویی در هزینه‌های اضافی و وقت‌ گذاشتن برای ترویج احساس مسئولیت در دیگران.

اینها را اسلام نگفته است، اینها دیگر حداقلِ انسانیت است. من که نباید برای این حرف‌ها، از امام حسین(ع) خرج کنم! آن‌وقت آن طرف برداشتش این می‌شود که می‌گوید «امام حسین(ع) هم، همین را گفته است! خب این را که فلانی هم گفته بود، یعنی امام حسین(ع) برای همین شهید شد؟» نه، امام حسین(ع) برای حرف‌های بالاتر از اینها آمده است، صبر کن. شب‌های بعد من عرض می‌کنم که امام حسین‌‌(ع) کجای این قصه است.

برخی از آثار مسئولیت‌پذیری از دیدگاه روانشناسی:

یک روانشناس دیگر دربارۀ «آثار مسئولیت‌پذیری» می‌گوید: شناسایی و شکوفایی استعدادها، ایجاد انگیزۀ بیشتر برای پذیرش مسئولیت بیشتر، ایجاد انگیزۀ مبارزه کردن و سخت‌کوشی، ایجاد تعهد و همت برای انجام کار، جفت و جور شدن زمینۀ توانمندی در بقیۀ مهارت‌های زندگی، رشد فکری، رشد شخصیت، افزایش عزت نفس، پذیرش اشتباه، تشویق بقیه به مسئولیت‌پذیری و… ببینید چه آثار و برکاتی را برای مسئولیت‌پذیری ذکر می‌کنند و اگر کسی مسئولیت‌پذیر نباشد چه صدماتی دارد!

روانشناس‌ها یک پیشنهاداتی برای تمرین مسئولیت‌پذیری دارند، این پیشنهادات هم بماند برای جلسه بعد؛ یک مقداری از اینها را عرض خواهم کرد.

تا اینجا، ما عقلاً فهمیدیم که مسئولیت‌پذیری برای سلامتی انسان مفید است، هرکسی این را نپذیرفته است برود کتاب‌های روانشناس‌ها را بخواند. خُب حالا برویم سراغ دین و ببینیم که دین چه‌کار می‌کند؟ خواهش می‌کنم به عنوان یک آدم مؤمنی که قرآن را قبول دارد و دین را قبول دارد این حرف‌ها را گوش نکنید، بلکه به‌عنوان یک فرد بی‌دین این حرف‌ها را گوش کنید، اصلاً گاهی از اوقات به عنوان یک فرد بی‌دین بروید قرآن را بخوانید، ببینید با آدم چه‌کار می‌کند! اصلاً غوغا می‌شود! این یک روش برای درست کردن انسان‌هاست، یعنی از بیرون به دین نگاه کنید، از بالا نگاه کنید، از دور نگاه کنید، جامع نگاه کنید، خیلی‌ها با این نگاه، مسلمان شدند و از ما هم جلو زدند. بعضی وقت‌ها ما غرق جزئیات می‌شویم، درحالی‌که باید از بالا نگاه کنیم و ببینیم دارد چه‌کار می‌کند!

«سؤال و جواب» و «پاداش و جزای قیامت» از طرح‌های کلان دین برای مسئولیت‌پذیری است

یکی از طرح‌های کلان دین برای مسئولیت‌پذیری، این است؛ خداوند برای اینکه تو مسئولیت‌پذیر بشوی می‌گوید «هرکاری بکنی از تو سؤال می‌کنم» خُب سؤال و جواب کن، چه اهمیتی دارد؟ می‌فرماید: «نه فقط سؤال و جواب می‌کنم، بلکه پاداش و جزا هم می‌دهم؛ آن‌هم خیلی سنگین!» پس تو داری من را مجبور می‌کنی! می‌خواهی بر من نظارت کنی؟ این‌طوری که استقلال من از بین می‌رود! می‌فرماید: «نه، هم سؤال و جوابت را روز قیامت می‌کنم که معلوم نیست کِی است، و هم اینکه هیچ چیزی از آن را به تو نشان نمی‌دهم که بترسی و از سرِ ترس، بخواهی مجبور بشوی و انجامش بدهی، اگر هم بترسی از روی عقلت ترسیده‌ای، پاداش را هم نقداً به تو نمی‌دهم بلکه می‌گذارم برای قیامت. الان فقط به تو خبر می‌دهم»

خدایا من قبول دارم این سؤال و جواب را که برای من گذاشتی، من را تکان می‌دهد، من را یک‌مقدار مسئولیت‌پذیر می‌کند و چون پاداش و جزایت به‌صورت فوری و عینی هم نیست، استقلال من را حفظ می‌کند، اما خدایا می‌شود کلاً سؤال و جواب نکنی؟ (بنده از طرف خدا جواب می‌دهم) خدا می‌فرماید: من حرفی ندارم که برای اینکه مسئولیت‌پذیر بشوی اصلاً روی تو فشار نیاورم، ولی اگر همین مقدار هم فشار نیاورم دیگران تو را به بردگی می‌کشند، آن را چه‌کار می‌کنی؟ برای اینکه یله و رها نباشی و خواسته‌های کم نفسانی، تو را اسیر نکند و برای اینکه بردۀ خواسته‌های کمِ رقبای خودت نشوی، من باید تو را از زیر سلطۀ دیگران جمع بکنم یا نه؟

با مسئولیت‌پذیری در کار و زندگی است که انسان به شکوفایی و خلاقیت می‌رسد/ مسئولی که نشاطش را از استخر سلطنتی می‌گیرد نه از کار برای مردم، از او انتظار خلاقیت نباید داشت

دوشنبه ، 6 سپتامبر 2021 ۰ دیدگاه نوشته:mehdi

بسیاری از اخلاقیات و اعتقادات، در متن یک فعالیت رشد می‌کنند، بدون اینکه انسان درگیر یک فعالیت یا درگیر یک عملیات خاصی باشد، همین‌طوری نمی‌شود اعتقادات را تقویت کرد، ایمان را افزایش داد، روحیات را بهبود بخشید و اخلاقیات را تعالی داد. انسان اگر بخواهد وجود خودش را شکوفا کند در گرایش‌های خودش تأثیرات بسیار خوب بگذارد و حتی در فکر خودش و در عقل خودش فربهی‌ ایجاد کند و رشد ایجاد کند، باید این را در یک‌ بستر عمل و تجربه انجام بدهد. اینکه انسان فقط در کتابخانه بنشیند یا به در و دیوار نگاه کند و فکر کند یا اینکه فقط به امور معنوی بپردازد و بدور از صحنۀ عمل، مثلاً به مناجات یا عبادت بپردازد، این‌طوری کسی رشد نخواهد کرد. ما حتی وقتی که می‌خو‌اهیم به دانش‌آموزان و کودکان‌مان چیزی را بیاموزیم بهتر است (یعنی نود درصد باید این‌طور باشد) که در صحنۀ عمل، این آموزش صورت بگیرد.

«مسئولیت‌پذیری» در واقع یک نوع فعالیت، یک نوع زندگی کردن، یک سبک زندگی یا یک عنصر کلیدی برای سبک زندگی است. انسان در بستر فعالیت مسئولیت‌پذیرانه یا زندگی مسئولیت‌پذیرانه است که می‌تواند رشد کند. مسئولیت‌پذیری یک اسم خاص برای یک فعالیت نیست؛ بلکه یک نوع زندگی کردن است، نوعِ زندگی مسئولیت‌پذیرانه توأم با احساس مسئولیت که البته در متن عمل باید خودش را نشان بدهد.

اگر این نوع زندگی یا این‌نوع سبک زندگیِ مسئولیت‌پذیرانه را در همۀ فعالیت‌های‌مان جاری کردیم، آن‌وقت در بستر این فعالیت‌ها، به رشد روحی و فکری و شکوفایی استعدادها و فطرت می‌رسیم. مثلاً درس خواندن، می‌تواند مسئولیت‌پذیرانه باشد و می‌تواند بدون مسئولیت‌پذیری باشد. زندگی خانوادگی، ادارۀ زندگیِ خانوادگی می‌تواند توأم با مسئولیت‌پذیری باشد و می‌تواند بدون احساس مسئولیت باشد. مادری کردن یا پدری کردن، حتی فرزندی کردن برای پدر و مادر، حتی خواهری کردن و برادری کردن، همۀ اینها می‌تواند توأم با مسئولیت‌پذیری باشد و می‌تواند بدون مسئولیت‌پذیری باشد. بازی کردن و تفریح کردن و در کارهای گروهی شرکت کردن هم می‌تواند با مسئولیت‌پذیری باشد و می‌تواند بدون مسئولیت‌پذیری باشد.

فعالیت اداری داشتن هم می‌تواند با مسئولیت‌پذیری باشد و هم می‌تواند بدون مسئولیت‌پذیری باشد. کارمندی که مسئولیت‌پذیری نیست، روز به روز که کار می‌کند هم خودش را نابودتر می‌کند هم کارش را و هم جامعه‌اش را. اما کارمند یا کارگر یا استاد و معلمی که با مسئولیت‌پذیری کار می‌کند، اصلاً مدل کارکردنش با دیگران فرق می‌کند.

آثار مسئولیت‌پذیری

یکی از آثار مسئولیت‌پذیری «خسته‌نشدن از کار» است

اگر بخواهم از آثار مسئولیت‌پذیری بگویم، بسیار فراوان است و از ابعاد مختلف می‌شود به آن پرداخت؛ یکی‌ از آثارش «خسته نشدن» است، کسی که با مسئولیت‌پذیری کار می‌کند، دو برابر یا سه برابر کار می‌کند و خسته نمی‌شود.

اگر یک‌وقت دیدید دارید از درس خواندن، کار کردن، کار در خانه یا هر فعالیت دیگری خسته می‌شوید و زود، حوصله‌تان سر می‌رود، بدانید دارید آن کار را بدون مسئولیت‌پذیری انجام می‌دهید و این البته خیلی زشت است و به انسان صدمه می‌زند و حتی انسان را شبیه حیوان می‌کند! انگار که یک‌کسی شما را به این کار وادار کرده و ته دل‌تان هماهنگ نیستید، تصمیم این کار را خودت نگرفته‌ای، تو در این فعالیت مستقل نیستی و استقلالت را رعایت نکرده‌ای و داری خودت را خراب می‌کنی. این کار را نکن؛ مثلاً اگر این کار درس‌خواندن است، این‌طوری درس نخوان، یا اگر هر کار دیگری هست، این کار را انجام نده.

کسی که بدون مسئولیت‌پذیری وارد زندگی مشترک شده‌، زود از همسرش عصبانی می‌شود

مثلاً خیلی از خانم‌ها و آقایان در مسئلۀ همسری و خانوادگی، زود از دست همدیگر خسته می‌شوند، زود از دست همدیگر عصبانی می‌شوند، زود از دست همدیگر گله می‌کنند، زود عیب‌های همدیگر را می‌بینند، به‌هم سخت می‌گیرند، اینها کسانی هستند که بدون مسئولیت‌پذیری وارد زندگی مشترک شده‌اند و البته می‌دانید که معمولاً از کلمات خیلی قشنگی هم برایش استفاده می‌شود!

شما فکر می‌کنید دشمنان مسئولیت‌پذیری چه چیزهایی هستند؟ در اداره، بروکراسی. در آموزشگاه، امتحان و نظم تحمیلی مدرسه. در خانواده، عشق و محبت! بله گاهی از اوقات، عشق می‌شود دشمن مسئولیت‌پذیری. وقتی کسی صرفاً با عشق وارد خانواده شده است، صرفاً با دوست‌داشتنی‌هایش دارد حرکت می‌کند، نه با این عنوان که «تو مسئولیتِ این خانواده را پذیرفته‌ای و حالا باید پایش بایستی، باید چوبش را بخوری، باید تلاش بکنی که درستش بکنی، این خانواده مال تو است» چه زن باشد چه مرد. من مسئول هستم همسرم را درست کنم، هماهنگ کنم، با او هماهنگ بشوم، من باید این خانواده را درست کنم، این خانواده را شکل بدهم.

اگر با مسئولیت‌پذیری وارد بشوی خسته نمی‌شوی، با مسئولیت‌پذیری وارد بشوی زود نمی‌بُرّی، زود روحیه‌ات ضعیف نمی‌شود، اگر با مسئولیت‌پذیری وارد بشوی زیاد تفریح نمی‌خواهی؛ البته آدم تفریح می‌خواهد اما نه زیاد. بعضی‌ها روح‌شان خیلی کشش تفریح دارد، اینها کسانی هستند که با مسئولیت‌پذیری زندگی نمی‌کنند، اگر با مسئولیت‌پذیری وارد نشوی به خودت لطمه می‌زنی.

«خلاقیت» یکی دیگر از آثار مسئولیت‌پذیری است

یکی دیگر از آثار مسئولیت‌پذیری «خلاقیت» است، آدم که دقیقه‌ای یک بار نمی‌رود پیش مشاور! تو معلوم است مسئولیت‌پذیرانه وارد این کار نشده‌ای که راهش را پیدا نمی‌کنی. اگر مسئولیت‌پذیرانه وارد یک کاری شده باشی و گفته باشی «هرچه شد با من؛ خودم یک‌جوری جمعش می‌کنم» آن‌وقت راه رفع مشکلات، راه تعالی و بهره‌وریِ بیشتر، راه لذت بردن بیشتر از آن کار یا از آن زندگی را پیدا می‌کنی.

مثلاً کارخانه‌هایی که دولتی هستند، راندمان کمتری دارند. در همۀ دنیا ثابت شده است که وقتی مسئول یا مدیر دولتی برای یک کارخانه می‌گذارند، راندمان کاری‌اش به شدت کاهش پیدا می‌کند، اما کارخانۀ خصوصی که مسئولش یک شخص است یا چند نفر هستند که خودشان این را راه انداختند، می‌دانند که اگر ضرر بکنند زندگی‌شان صفر شده است، لذا خیلی مسئولیت‌پذیرانه کار می‌کنند. معمولاً این‌جور کارخانه‌ها که کسی مدیرش را موظف نکرده است که حقوق بگیرد و برود، صددرصد موفق‌تر از آن کارخانه‌های دولتی هستند؛ اصلاً خیلی فرق می‌کند. کار دولتی در بسیاری از موارد، شکست خورده است، چون اصلاً آئین‌نامه‌ها و انضباط کار دولتی و آن بروکراسی‌ای که عرض کردم، به شما اجازه نمی‌دهد که مسئولیت‌پذیرانه کار بکنید. تا بالای سرت نظارت می‌آید، تا با حقوق، تشویقت می‌کنند، تا می‌خواهند در اثر خطا تنبیهت بکنند، کلاً احساس مسئولیتِ شما از بین می‌رود، احساس می‌کنی یکی دیگر مسئول است.

چرا کارِ دولتی و کارمندی راندمان را پایین می‌آورد؟

کارهای کارمندی به شدت راندمان را پایین می‌آورد، من از روانشناس‌های محترم و از اداره‌کننده‌های کشور در بخش‌هایی که مربوط هستند، می‌خواهم بروند مطالعه کنند که ما چرا در کشورمان این‌قدر کارمند دولتی زیاد داریم؟ کشورهای پیشرفتۀ دنیا این‌قدر کارمند ندارد. سبک زندگی در جامعۀما غلط است که این اتفاق افتاده است، این مال وضعیتی است که یک پول نفتی باشد به اینها پول بدهند، دولت برای خودش نان‌خور اضافه کرده است. این حرف بنده معنایش این نیست که الان کارمندها را بیرون بریزیم و  بیکاری افزایش پیدا کند، بلکه باید کارها را برون‌سپاری کرد؛ خصوصاً در آن جاهایی که دولت، بیخودی دخالت می‌کند و کار را تصاحب می‌کند و مثلاً ده‌تا کارمند می‌گذارد برای یک‌ شرکت کوچک که با دوتا کارمند هم اداره می‌شود.

چون آن دو نفر، خودشان یک شرکتی راه انداخته‌اند، مثلاً یک شرکت دانش‌بنیان یا یک کارگاه و کارخانۀ کوچکی را خودشان راه انداخته‌اند و خودشان مسئول کار خودشان هستند. در اسلام خیلی به نظم سفارش شده است، ولی نظم دادنِ به دیگران، معمولاً سمّ مهلک است، منتها نظم اگر نظمِ تولیدی خود انسان باشد، نجات‌بخش است. انسان مسئولیت‌پذیر، خودش به کارهای خودش نظم می‌دهد. و اصلاً شما مجبور نیستید شبیه رفیق‌تان، به خودتان نظم بدهید. یکی از هشت صبح کارش را شروع می‌کند، یکی از نُه، یکی از هفت، فرقی نمی‌کند؛ خودت نظم بده. ساعت خواب و بیداری بدن و ساعت هوشیاریِ بدن آدم‌ها باهمدیگر فرق می‌کند. همه مجبور نیستند شبیه همدیگر باشند، ولی هرکسی باید خودش زندگیِ خودش را منظم کند. ادارۀ خودمان را به کسی دیگر واگذار نکنیم و الا راندمان کاری‌مان پایین می‌آید و خلاقیت‌مان کم می‌شود.

برای اینکه انسان مسئولیت‌پذیر بار بیاید، محیط هم نقش دارد

پس تا الان، دو تا اثر عمده برای مسئولیت‌پذیری عرض کردم؛ یکی اینکه اگر شما مسئولیت‌پذیرانه زندگی کنید؛ در شغل، تحصیل و هرچیز دیگری، خستگی کمتر به‌سراغتان می‌آید، بالطبع، تفریح و وقتِ هدرداده هم کمتر خواهید داشت. یکی‌ دیگر اینکه خلاقیت‌تان افزایش پیدا می‌کند. آن محیطی که دارید زندگی می‌کنید، برای اینکه شما را مسئولیت‌پذیر بار بیاورند باید این اجازه را به شما بدهند و باید یک‌جوری با نظارت، شما را خفه نکنند که مثلاً شما احساس کنی دیگر مسئولیت درس خواندنت با خودت نیست!

بنده مکرر به دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها رفته‌ام و خیلی در این فضاهای تحصیلی دقت کرده‌ام، در حوزه‌های علمیه هم همین‌طور، وقتی که حضور و غیاب مطرح می‌شود و می‌گویند «ما رفت و آمد تو را کنترل می‌کنیم» یا وقتی امتحان می‌آید و می‌گویند که «ما درس خواندن تو را کنترل می‌کنیم» به‌طور ناخودآگاه، طلبه، دانشجو و دانش‌آموز به خودش می‌گوید «پس شما مسئول درس خواندن من هستی؟» این تمام شد دیگر! درس خواندن در یک چنین محیطی، دیگر به‌درد نمی‌خورَد.

چه کسانی به آسانی گناه نمی‌کنند؟

دوشنبه ، 6 سپتامبر 2021 ۰ دیدگاه نوشته:mehdi

اگر بخواهیم جزء بهترین‌ها باشیم، بد نبودن آسان می‌شود؛ ولی اگر بخواهیم کمی خوب باشیم، ترک بدی‌ها بسیار سخت خواهد شد. اگر بخواهیم شیرینی تقرّب را بچشیم، مزه‌های دنیا برایمان تلخ می‌شود؛ ولی اگر بخواهیم برای رفع تکلیف بندگی کنیم، شیرینی گناه برایمان چندبرابر خواهد شد. این در اختیار ماست.

پیش‌نیازهای زندگی در آخرت

دوشنبه ، 6 سپتامبر 2021 ۰ دیدگاه نوشته:mehdi

ما در عالم آخرت واقعاً زندگی خواهیم کرد. نمی‌دانم آنجا زندگی چگونه خواهد بود که لازم است قبل از حضور در آن عالم در این دنیا این‌همه دشواری‌ها را تحمل کنیم تا آماده شویم. هرچه هست زندگی در آن عالم نیاز به معرفت‌ها، مهارت‌ها و استعدادهایی دارد که تمام فلسفۀ دینداری ما را تشکیل می‌دهد.

اولین اقدام برای اینکه ضعف تبلیغاتی خودمان را برطرف کنیم چیست؟/ یک سوژۀ جالب برای هنرمندان جهت ساخت فیلم

دوشنبه ، 6 سپتامبر 2021 ۰ دیدگاه نوشته:mehdi

در این جلسات می‌خواهیم برخی از راهکارها برای برطرف‌شدن ضعف تبلیغات در جبهۀ دین و اهل حق را با همدیگر بحث کنیم. جلسۀ قبل، در آیات کریمۀ قرآن دیدیم که شیطان به‌طور قاطع می‌گوید «من انسان‌ها را گمراه می‌کنم» (قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ؛ ص/۸۲)

 البته روش‌ شیطان برای گمراه‌کردن انسان، روش فیزیولوژیک نیست بلکه کاملاً تبلیغاتی است، یعنی از طریق جنگ روانی و عملیاتی که در ذهن و احساس ما انجام می‌دهد، می‌خواهد ما را گمراه کند، اصلاً خودِ گمراه‌کردن، در واقع یک عملیات تبلیغاتی از این جنس است؛ شیطان می‌خواهد روی افکار مردم اثر بگذارد و این کار را هم خوب بلد است.

شیطان برای گمراه کردن انسان‌ها چه‌کار می‌کند؟ قرآن می‌فرماید: «لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْض‏» (حجر،۳۹) یعنی غیرخدا را، دنیا را، زمین را، زندگی را و… برای انسان‌ها زیبا جلوه می‌دهد. البته زمین به عنوان «طبیعت» زیبایی‌ دارد، اصل زندگی و دنیا که محلّ زندگی‌ است هم زیبایی‌ دارد؛ اما طوری که ابلیس می‌خواهد اینها را زیبا جلوه بدهد، یک چیز دیگری است. اتفاقاً درک زیبایی طبیعیِ دنیا، تو را به خدا و به خالق این زیبایی می‌رساند. درک زیبایی زندگی هم تو را شاکر خدا و ممنون و مقرّب به خدا خواهد کرد. اگر کسی به تو محبت کرد و هدیۀ زیبایی به تو داد، تو به خودِ او بیشتر علاقه‌مند می‌شوی تا به هدیۀ او. هیچ‌وقت به او نمی‌گویی که هدیۀ تو از خود تو زیباتر است. این حرف توهین است. لذا اگر ما بدون آسیب و آفت، زیباییِ طبیعی دنیا و زیبایی‌های زندگی و طبیعت و وجودِ خودمان را درست درک کنیم، از خدا دور نمی‌شویم.

شیطان سبک زندگی غلط را برای‌ انسان‌ها زیبا جلوه می‌دهد تا به راه خدا نیایند

سخن شیطان که می‌گوید: «لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ» یعنی من برای آنها زیبا جلوه می‌دهم، یعنی چه؟ خداوند در آیات دیگری معنای دقیق این زیبا جلوه دادنِ شیطان را که در واقع مکر خداست، بیان می‌فرماید: «زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا» (بقره،۲۱۲)، «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم‏» (نمل، ۲۴) خداوند متعال کلمۀ «زُیّنَ» را در قرآن با صیَغ (شکل‌های) مختلف به کار برده است ولی بیشترین مصرفش این است که «سبک زندگی‌ این افراد، برای‌شان زیبا جلوه داده شده است» ما امروزه می‌گوییم «سبک زندگی» اما خداوند متعال، از تعبیر «اعمال» استفاده می‌فرماید.

خداوند متعال در شش آیه، زینت‌دادن اعمال انسان یا سبک زندگی انسان را کاملاً به ابلیس نسبت می‌دهد. گاهی زینت ابلیس، مجازاتی است که خداوند، انسان را گرفتار آن می‌کند. خداوند در آیۀ «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَلکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُون‏» (انعام،۴۳) برخی آدم‌ها هستند که قساوت قلب پیدا کردند و شیطان برای آنها زیبا جلوه داد آنچه را انجام می‌دادند، «ما کانوا یَعمَلونَ»؛ یک کار خاص نیست که شیطان، انجامِ آن یک‌دانه کار را زینت داده باشد. «کانوا یَعمَلونَ» فعل ماضی استمراری است به معنای «انجام می‌دادند»، یعنی رفتاری که آدم همیشه انجام می‌دهد، یعنی سبک رفتار و زندگیِ انسان‌ها. شیطان سبک زندگی‌شان را زینت می‌دهد.

قرآن در یک آیۀ دیگری می‌فرماید: «تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‏ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ» (نحل،۶۳) یعنی به‌خدا سوگند، پیامبرانى را به‌سوى امت‌هاى پیش از تو فرستادیم، امّا شیطان اعمال‌شان را در نظرشان زینت داد و امروز او ولىّ و سرپرست‌شان است و مجازات دردناکى براى آنهاست! شیطان، رفتار غلط اینها را برای‌شان زیبا جلوه داد و مانع شد که به راه خدا بیایند، به‌واسطۀ اینکه مسحور این زیباییِ دروغین شدند.

خیلی‌ها تحمل شنیدن زشتی‌های پنهان فرهنگ و سبک زندگی غربی‌ را ندارند/ کسی که غربی‌ها را خوشبخت بداند، خودش را دائماً زشت می‌بیند

در مقابل این جریان تبلیغی ابلیس که جریان تبلیغی کافران هم هست و سبک زندگی‌شان را زیبا می‌بینند، ما باید چه‌کار کنیم؟ یکی اینکه باید به کافران نشان بدهیم که شیطان به آنها دروغ گفته و درواقع زندگی‌شان زیبا نیست. دیگر اینکه به مؤمنانی که شیفتۀ کافران می‌شوند، بگوییم که زندگی‌ کافران زیبا نیست، چون وقتی دنیای کافران در نظرِ این مؤمنان، زیبا جلوه داده شود-به دستور شیطان که می‌خواهد همه را با این تزیینِ دروغین، خراب بکند- این زیبایی را ترویج می‌کنند. ما در این چهل سال، این دو کار مهم را انجام نداده‌ایم. و نتیجه‌اش این شده است که خیلی‌ها حتی تحمل شنیدن زشتی‌های پنهان فرهنگ و سبک زندگی غربی‌ را هم ندارند.

شاید مهم‌ترین حرفی که بنده می‌خواهم در این دهه، خدمت شما عرض کنم همین است که فرهنگ و سبک زندگی غربی، زیبا نیست اما برای ما زینت داده شده است. وقتی کسی آنها را خوشبخت بداند، آنها را پیشرفته بداند و زیبایی‌های زندگی‌ آنها به چشمش آمده باشد، خودش را دائماً زشت می‌بیند و زیبایی‌های خودش را نخواهد دید. چنین کسی اصلاً ذهن و چشمش پُر شده است، او نمی‌تواند درست تفکر کند. انسانِ شیفته، نمی‌تواند نقد کند. «حُبُّکَ لِلشَّیْ‏ءِ یُعْمِی وَ یُصِم‏» (من‌لایحضر الفقیه/ج۴/ص۳۸۰) وقتی انسان چیزی را دوست دارد، کور و کر می‌شود.

در زمان پیامبر(ص) هم شیطان، زندگی مشرکین را برای مسلمان‌ها زینت می‌داد

حرفی که ابلیس گفته، بی‌اساس نیست. او می‌گوید «من کار غلط و سبک غلط زندگی هر کسی را برایش زینت می‌دهم» همیشه این‌طور بوده و هست، نه اینکه این بحث فقط مربوط به الآن و فرهنگ غرب باشد. در زمان رسول‌خدا(ص) هم شیطان، زندگی مشرکین را برای مسلمان‌ها زینت می‌داد. خدا می‌فرمود: چرا آنها پیش‌ برخی از مسلمان‌ها زیباتر به‌نظر می‌رسند؟ مگر مشرکین چه چیزی داشتند که منجر می‌شد برخی از مسلمان‌ها، عزّت را پیش آنها بخواهند و دوست داشته باشند که آنها تحویلشان بگیرند؟ «أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّة؟» (نساء،۱۳۹)

آیا واقعاً زندگیِ دشمنان ما زشت است؟ اگر ما توانسته بودیم زشتی‌های آنها را نشان بدهیم، امروز همه می‌توانستند در اینترنت، این واقعیت را ببینند. ولی متأسفانه ما نتوانسته‌ایم این کار را انجام بدهیم و الان سبک زندگی آنها دارد به این‌طرف، تهاجم می‌کند و خیلی‌ها دارند الگوهای آنها را انتخاب می‌کنند.

اگر بنده الان شروع کنم از زشتی‌های پنهان موجود در فرهنگ و سبک زندگی غربی حرف بزنم، احتمالاً از این حرف‌ها برای تمسخر و جنگ روانی استفاده خواهند کرد. در جلسۀ قبل، دربارۀ این صحبت کردیم که چرا مسخره کردنِ اهل جبهۀ حق، راحت است؟ یک علتش همین است که حرف اینها یک‌مقدار عمیق است و درست فهمیده نمی‌شود. مخصوصاً الآن در ارتباط با غرب، آیا شما می‌توانید راحت به مردم بگویید «آنهایی که سبک زندگی مؤمنانه‌ ندارند، زندگی‌شان زیبا نیست»؟ و آیا مردم این حرف را قبول می‌کنند؟

این موضوع بسیار مهم است، این‌طور نیست که خداوند از یک موضوع غیرمهم، این‌قدر با تأکید صحبت کند. ابلیس کار خودش را خوب بلد است؛ او گفته است که من قطعاً سبک زندگی غلط اینها را زینت خواهم داد و این کار را هم انجام می‌‌دهد.

تا وقتی لایه‌های عمیق زندگی غربی را موشکافی نکنی نمی‌توانی بدیِ آن را درک کنی

آیا واقعاً زندگی در فضای فرهنگ و سبک زندگی غربی، بد است؟ تا وقتی لایه‌های درونی و عمیق این زندگی را موشکافی نکنی و اندوه و افسردگی و غمِ پشت‌سر این لبخندهای ظاهری را نبینی، نمی‌توانی این بدی را درک کنی. چون شیطان کارش را-که همان زیبا جلوه دادن است- دارد به‌خوبی انجام می‌دهد.

ما الان می‌توانیم بگوییم: «این چه وضع دموکراسی، آزادی‌خواهی و حقوق بشر در غرب است؟ که عین آب‌خوردن، مردم‌شان به مسئولان خود اجازه می‌دهند رسماً از تروریست‌ها حمایت کنند و این تروریست‌ها، دو میلیون نفر کشته یا آواره یا مجروح یا اسیر در سوریه ایجاد کنند؟ آیا در کشورهای غربی هیچ انسانی نیست که به این جنایت‌ها اعتراض کند؟» البته بعضی وقت‌ها شما می‌بینید که مثلاً در فرانسه، انگلیس یا آمریکا علیه این جنایت‌ها یک اعتراضاتی هم شده است که غالباً مسلمان‌ها و عرب‌هایی که آنجا هستند دارند اعتراض می‌کنند.

این هم خیلی دردآور است که مردم همین کشورهای عربی و مسلمان، می‌بینند که این غربی‌ها دارند در کشورهای مسلمان، این‌قدر آدم‌کشی و جنایت می‌کنند، اما با این حال، یکی از آرزوهای ‌درصد قابل توجهی از جوان‌های‌شان این است که بروند در غرب زندگی کنند! درواقع باید به آنها گفت: یعنی دوست داری بروی در کنار قاتلان مردم کشورت زندگی کنی؟ چه‌طوری این واقعیت را نمی‌بینی؟! «لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ» سبک زندگی آنها برای این جوان، زینت داده شده است و به همین خاطر، بدون فکر، سبک‌ زندگی و فرهنگ آنها را قبول می‌کند.

برای اینکه ضعف تبلیغاتی خودمان را برطرف کنیم باید چه‌کار کنیم؟

چرا آنها از نظر تبلیغاتی، موفق‌تر از ما هستند؟ اگر ما بخواهیم ضعف تبلیغاتی خودمان را برطرف کنیم باید چه‌کار کنیم؟ بنده حدود بیست سال است که این ایده را دنبال می‌کنم؛ به هر هنرمندی می‌رسم، می‌گویم: نمی‌خواهد از ایران، برای ایرانی‌ها و خارجی‌ها فیلم بسازی، هرچه فیلم از ایران برای ایرانی‌ها ساختند بس است. اگر هم از ایران، برای خارجی‌ها در جشنواره‌ها فیلم بردند، معمولاً بدبختی ایرانی‌ها را نشان دادند. شما برو برای ما و برای خودشان، از باطنِ خراب زندگی غربی‌ها فیلم بساز. برای خودشان فیلم بساز، ما هم می‌بینیم. در آنجا هم برخی از محدودیت‌های فیلم‌ساختن در ایران را نداری. مثل این فیلم‌هایی که خارجی‌ها-بدون محدودیت- می‌سازند و در تلویزیون و سینمای ایران هم پخش می‌شود، همان‌جا بساز و بعد بیا اینجا پخش کن. یک لایه برو داخل زندگی آنها و عمیق‌تر نگاه کن. فریب سطح زندگی‌اش را که لبخند می‌زند، نخور.

ممکن است وقتی به غرب، فیلم‌ساز بفرستیم، یک‌سری از این فیلم‌سازهای ما بروند و از خوبی‌های ظاهری غرب، فیلم بسازند و بیاورند تحویل ما بدهند، یعنی خودِ این فیلم‌سازها هم تحت تأثیر ظاهر فریبندۀ غرب قرار بگیرند. بالاخره این جنگ تبلیغاتی است و برخی در این جنگ، مغلوب می‌شوند. بنده این راه‌حلّ استالین را قبول ندارم، چون معلوم است که این راه‌حل غیرانسانی است: می‌گویند وقتی سربازهای روسیه در جنگ علیه هیتلر به آلمان رفتند و برلین را گرفتند، استالین قطار سربازان را در مسیر بر‌گشت منفجر کرد و تمام سربازانش را کشت. پرسیدند چرا این کار را می‌کنی؟! اینها فاتحان‌ هستند. گفت اینها غرب را دیدند و الآن که برگردند، به کم راضی نمی‌شوند و می‌خواهند اینجا را غربی کنند! این روش‌ها حتماً غلط است. تو باید مثل شیر، به میدان نبرد بروی و سالم بیرون بیایی، صید خودت را بگیری و پیروز بیرون بیایی. ما نمی‌خواهیم نسبت به غرب، «کورباش و دورباش» بگوییم. اتفاقاً می‌خواهیم همه با دیدۀ عبرت‌بین، به غرب نگاه کنند.

اخیراً دیدم بعضی از جوان‌ها یک حرکتی انجام دادند که به آنها خسته نباشید می‌گویم، البته این کار نسبت به آن چیزی که باید انجام بشود، صرفاً یک نیم‌قدمی است که برداشته شده است. اینها رفته بودند در برخی از کشورهای غربی، با زن و مرد و دختر و پسر جوان صحبت می‌کردند و می‌گفتند: در ایران اگر آقا و خانم باهم بیرون بروند، آقا خرج خانم را می‌دهد. آنها می‌گفتند: در اینجا زن و مرد، دُنگی خرج می‌دهند! از زن‌ها می‌پرسید: آیا خوب است که آقا خرج شما را بدهد؟ مثلاً یکی از آنها می‌گفت: بله، اینکه خیلی خوب است ولی اینجا یک چنین جوانمرد‌ی‌ای پیدا نمی‌شود. (البته کلمۀ جوانمردی را بنده استفاده می‌کنم و نقل به مضمون می‌کنم) در ایران، مرد به زن احترام می‌گذارد و به او می‌گوید من در تمام طول عمر، خرجت را می‌دهم چون بر من واجب است که خرجت را بدهم. آن خانم غربی وقتی این حرف را شنید، گفت: واقعاً؟! اگر من با چنین کسی زندگی کنم هرچه بگوید حرفش را گوش می‌کنم. اصلاً چنین چیزی برایش قابل تصور نبود؛ این‌قدر سبک زندگی‌ آنها، برای‌شان زیبا جلوه داده شده است!

پیشرفت خوب است، اما به چه قیمتی؟

الآن مشکل‌ ما چیست؟ بعضی‌ از روشنفکرها و رسانه‌ای‌های ما نمی‌فهمند دموکراسی از دیکتاتوری بدتر است. درحالی‌که این خیلی ساده است، پنجاه سال پیش علامۀ طباطبایی(ره) فرمودند دموکراسی از دیکتاتوری بدتر است علّتش را هم توضیح دادند. (ترجمه تفسیر المیزان/ج۴/ص۱۹۴) معلم‌های دینی جرأت نمی‌کنند این حرف را در کتاب‌های مدرسه‌ای بنویسند. چرا؟ می‌گویند «من چه‌طوری این حرف را توضیح بدهم؟ معلوم است که دموکراسی بهتر است!» پس این آمار جنایت‌ها و کشتارها، چه می‌شود؟ آیا می‌دانی که این کشورهای پیشرفته با دزدی، جنایت و غارت، به این ثروت رسیده‌اند؟ آیا می‌دانی اگر همین الآن کشورهای پیشرفته دست از غارت و ظلم بردارند، قدرت رقابت ندارند؟! خیلی از کشورهای جهان سوم صنعت آن‌چنانی ندارند اما اگر کشورهایی که صنایع پیشرفته دارند، همین الآن دست از غارت منابع جهان سوم بردارند، در رقابت شکست می‌خورند.

می‌گویند: «بَه‌به! فلان کشور، چه ماشین‌هایی می‌سازد، فلان کشور چه تأسیساتی دارد…» اگر اینها همین الآن دست از غارت بردارند، دیگر نمی‌توانند این چیزها را بسازند. اگر همین الآن، آمریکا دست از غارت و جنایت بردارد، صنایعش می‌خوابد! چرا این‌قدر با ما مشکل دارند؟ اگر ما الآن قیمت نفت را در منطقه، به حدّ مطلوب بالا ببریم، آنها به گدایی و التماس می‌افتند. آن‌وقت قیمت ماشین‌شان چقدر می‌شود؟ بله؛ در دانش و تکنولوژی پیشرفت کرده‌اند، اما بدون جنایت شروع نکردند، بدون جنایت ادامه ندادند و همین الآن هم بدون جنایت نمی‌توانند ادامه بدهند!

وقتی این حرف‌ها را به بعضی‌ها می‌گویی، بلافاصله می‌گویند: «پس ژاپن چطور؟ مگر ژاپن هم استعمارگر است؟» خُب ژاپن، در دست آنهاست و از خودش اراده‌ای ندارد. سرمایه‌شان و اموال‌ و دارایی‌های‌شان در اختیار آنهاست. برخی می‌گویند: «خُب پیشرفت چین را چه می‌گویی؟» آیا شما حاضر هستی به سبک زندگی مردم چین، زندگی کنی؟ کدام ایرانی‌ حاضر است مثل چینی‌ها کار کند و زندگی کند؟ البته نمی‌گویم که ما تنبلی کنیم و کار نکنیم؛ کار کردن و منظّم بودن خوب است اما به چه قیمتی؟

می‌دانی در غرب، نظم و صداقت را به چه قیمتی به‌دست آوردند؟ /خواستند ابرو را درست کنند، چشم را درآوردند!

بعضی چیزها برای ما تزئین شده است. شما نمی‌توانی به کسی که غرب و تمدن غرب در ذهنش تزئین شده، تفکر دینی را منتقل کنی، چون او مدام دین را سیاه می‌بیند، نورانیت و صفای دین را نمی‌بیند. او اصلاً خودبه‌خود به سمت تنفر از دین‌داران می‌رود. برآورد شخصی بنده این است که بسیاری از ‌مذهبی‌های ما بلکه حزب‌اللهی‌های ما هنوز نتوانسته‌اند از مانع کورکنندۀ تزئین فرهنگ و تفکر غرب عبور کنند. مثلاً می‌گویند آنجا خیلی منظم کار می‌کنند! می‌دانی این نظم‌ را به چه قیمتی به‌دست آوردند؟ یا می‌گویند: آنجا در ادارات با آدم، درست و صادقانه برخورد می‌کنند. می‌دانی آنها چه‌طوری به این صداقت رسیدند؟ بعد ببین آیا شما حاضر هستی آن‌طوری صداقت داشته باشی؟ این از همان حرف‌هایی است که اگر بگویم، تحمّل نمی‌شود.

این ضرب‌المثل را شنیده‌ای که می‌گوید «آمد ابرو را درست کند، زد چشمش را کور کرد» فرض کنید به شما بگویند: یک دستگاهی آمده است که ابرو را خیلی خوب درست می‌کند، می‌خواهی مجانی به تو بدهیم؟ شما می‌گویی: اینکه خیلی خوب است. بعد می‌گویند: اما مشکلش این است که چشمت را کور می‌کند! شما نه‌تنها آن را نمی‌گیری، بلکه ناراحت هم می‌شوی و می‌گویی: این چه دستگاهی است که برای من آوردی؟ یک میلیارد هم پول اضافه رویش بگذاری و به من بدهی، من نمی‌گیرم! الان یک جاهایی در برخی از فرهنگ‌ها، یک امتیازهایی را ایجاد کردند و خواستند ابرو را درست کنند، اما چشم را درآوردند.

غربی‌ها فرهنگ صداقت را به قیمت از بین بردن حیا در جامعه ایجاد کردند

اگر در یک جامعه‌ای حیا را از بین ببری و صداقت را بر حیا ترجیح بدهی، دیگر صداقت در آن جامعه ارزش ندارد. آقای دکتر کاردان رئیس انستیتوی روان‌شناسی دانشگاه تهران و استاد روان‌‌شناسی اجتماعی بودند. ایشان می‌گفتند: فلان روان‌شناس غربی گفته است «در فرهنگ غرب، وقتی یک پسری بابایش از دنیا رفته و پول فراوانی به او ارث رسیده است، چرا باید غمگین باشد و دمِ در مجلسِ عزای پدرش بایستد؟ او طبیعتاً خوشحال است و می‌تواند پارتی بدهد!» آقای دکتر کاردان می‌گفت: ژاپنی‌ها برای فرهنگ آمریکایی‌ها این ضرب‌المثل را استفاده می‌کنند که «قورباغه را ببین، این‌قدر دهانش را باز کرده که زبان کوچک حلقش هم پیداست!» از بس بی‌حیایی در بین آمریکایی‌ها رواج دارد. آیا می‌دانید اگر در جامعه‌ای بی‌حیایی رواج پیدا کند صداقت افزایش پیدا می‌کند؟ پس اگر در جامعه‌ای صداقت افزایش پیدا کرد باید ببینید چرا افزایش پیدا کرده و آیا مبنایش درست است؟

صداقت ارزش اول در دین است، اما قبل از آن «حیا» است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «إِذَا لَمْ تَسْتَحْیِ فَاصْنَعْ مَا شِئْت‏» (امالی شیخ صدوق/ص۵۱۰) یعنی اگر حیا نداری برو هر کاری دلت می‌خواهد انجام بده؛ من اصلاً نمی‌توانم با تو کاری بکنم. وقتی حیا داشتی بیا من صداقت را برایت آموزش بدهم. صداقت اوّلین صفت مؤمنان است. اما قبل از اینکه مؤمن بشوی باید حیا داشته باشی و الّا اصلاً از ایمان با تو صحبت نمی‌کنند. اگر صداقت بر اساس منفعت‌طلبی و از سرِ بی‌رحمی به دیگران باشد چطور؟ این صداقت چه ارزشی دارد؟ خیلی وقت‌ها آدم‌ها از سرِ لطف به دیگران بعضی از حرف‌ها را نباید بزنند چون اگر راستش را بگویند، طرف مقابل، دلش می‌شکند. اگر صداقت علامت یک خودخواهی خیلی شدید باشد چطور؟ اگر صداقت، بی‌مهری را رواج بدهد چطور؟ «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ» (جاثیه،۲۳)؛ بعضی‌ها بت‌پرست بودند، بعضی‌ها هواپرست بودند. هوای نفس، در غرب تئوریزه شده و به یک مکتب تبدیل شده که آن را می‌پرستند. آیا جرأت می‌کنی در مقابل آن بایستی

لوازم یدکی پراید پژو l90

سه‌شنبه ، 27 جولای 2021 ۰ دیدگاه نوشته:admin

لوازم پراید

 

یدک بازار ، قیمت بروز لوازم یدکی خودرو:

گلگیر پراید

۲۹۵۰۰۰

 

گلگیر ۴۰۵ 

۳۳۰۰۰۰

 

گلگیر سمند

۳۳۵۰۰۰

 

کاپوت پراید 

۷۷۰۰۰۰

 

کاپوت ۴۰۵

۱۳۷۵۰۰۰

 

کاپوت سمند

۱۱۶۰۰۰۰

 

پیستون ۳۰ روآ

۴۵۲۰۰۰

 

رینگ ۳۰ روآ ریک

۳۰۵۰۰۰

 

رینگ ۲۰ روآ ریک 

۳۰۵۰۰۰

 

لنت جلو پراید پارس ابی 

۹۵۰۰۰

 

 لنت عقب پراید پارس ابی 

۱۱۴۰۰۰

 

لنت جلو تیبا پارس ابی 

۱۸۶۰۰۰

 

لوازم یدکی پژو لنت عقب تیبا پارس ابی 

۲۱۴۰۰۰

 

لنت جلو پراید هایکیو

۱۶۵۰۰۰

 

لنت عقب پراید هایکیو

۱۶۷۰۰۰

 

لنت جلو تیبا هایکیو 

۲۶۹۰۰۰

 

لنت عقب تیبا هایکیو 

۲۷۳۰۰۰

 

صافی آلومینیومی پراید 

۱۷۵۰۰

 

صافی پلیمری ۴۰۵

۹۰۰۰

 

صافی سرکج پراید پلیمری 

۹۰۰۰

 

واشر قالپاق ۴۰۵

۱۸۰۰۰

 

تسمه تایم EF7 اوبتی بلت

۳۶۸۰۰۰

تسمه دینام EF7 پاورگریپ

۲۲۰۰۰۰

ترموستات ال ۹۰ اورجینال 

۲۰۷۰۰۰

واترپمپ پژو۲۰۶ تیپ ۵ سوخت آما 

۲۴۷۰۰۰

میل لنگ پراید توس 

۸۷۸۰۰۰

میل لنگ پژو توس 

۱۱۰۷۰۰۰

واشر سرسیلندر کلیک

۲۰۷۰۰۰

تسمه دینام پراید دانگیل 

۶۹۰۰۰

کیت کلاچ والئو  تسمه دینام پژو ۴۰۵ دانگیل پریمیوم

۱۸۵۰۰۰

سنسور دریچه گاز پژو ۴۰۵ دیناپارت 

۱۰۵۰۰۰

درب سوپاپ پژو ۴۰۵ مژده

۳۰۶۰۰۰

دیسک و صفحه پژو پری دمپر والئو 

۱۱۹۸۰۰۰

واشر سرسیلندر پیکان ۱/۵ میل توس 

۵۹۵۰۰

واشر سرسیلندر پیکان ۲میل توس

۶۰۵۰۰

واشر سرسیلندر روآ سال اورجینال ۴ لایه 

۱۴۸۰۰۰

 

درب رادیات شرکتی

 1380000

 

دیسک و صفحه پراید ایسین

۶۲۰۰۰۰

 

فنر لول جلو ۲۰۶

۱۷۰۰۰۰

 

چراغ جلو رانا کروز

۱۶۲۵۰۰۰

 

کمک عظام پراید 

۳۰۵۰۰۰

 

کمک عظام تیبا

۳۷۵۰۰۰

 

کمک جلو ۴۰۵ عظام 

۴۷۵۰۰۰

 

کمک عقب ۴۰۵ عظام 

۳۶۰۰۰۰

 

کمک جلو سمند عظام 

۴۷۵۰۰۰

 

کمک عقب سمند عظام 

۳۶۵۰۰۰

 

کمک جلو ساینا ایندامین

۳۴۰۰۰۰

 

کمک عقب ساینا ایندامین

۲۹۵۰۰۰

 

کمک جلو پیکان عظام 

۴۶۵۰۰۰

 

کمک عقب پیکان عظام 

۲۶۰۰۰۰

 

تسمه دینام Ef7 پاورگریپ

۲۲۰۰۰۰

 

تسمه تایم ۴۰۵ اورجینال

۲۱۵۰۰۰

 

واتر پمپ t5 سوخت اما

۲۴۷۰۰۰

 

سرپلوس ۲۰ Abs فرانتک

۲۸۵۰۰۰

 

دیسک و صفحه ۴۰۵ ایساکو کد ۷۰۱

۱۰۳۰۰۰۰

 

سرپلوس ۲۲ خار Abs Hsb

۲۳۱۰۰۰

 

دیسک و صفحه ۴۰۵ والئو پری دمپر

۱۱۹۸۰۰۰

 

دیسک و صفحه ۴۰۵ والئو

۱۷۶۸۰۰۰

 

لنت جلو ۴۰۵ تکستار شرکت

۳۱۵۰۰۰

 

میلنگ پراید توس

۸۷۸۰۰۰

 

میلنگ ۴۰۵ توس

۱۱۷۰۰۰۰

 

دیسک و صفحه سکو پراید

۶۲۰۰۰۰

 

تسمه تایم Ef7 اوبتی بلت

۳۶۸۰۰۰

 

سرسیلندر لخت ۴۰۵ بشل

۲۰۸۰۰۰۰

 

دیسک و صفحه زانتیا ۲۰۰۰ والئو سبز

۳۲۴۵۰۰۰

 

دیسک و صفحه پراید دایکن

۷۷۰۰۰۰

 

لنت تکستار ۴۰۵

۳۱۲۰۰۰

 

تسمه تایم ۴۰۵ رایکالتون 

۱۸۳۰۰۰

 

درب سوپاپ مژده 

۳۰۷۰۰۰

 

واشر سرسیلندر کیک

۲۱۹۰۰۰

 

واشر سرسیلندر کلیک 

۲۰۷۰۰۰

 

یاتاقان پراید 

۲۰۰۰۰۰

 

یاتاقان ۴۰۵

۳۲۸۰۰۰

 

دیسک و صفحه ۴۰۵ دایکن

۱۴۷۰۰۰

سر سیلندر ۲۰۶ تیپ۲ ایساکو کامل 

.

 

فروش ویژه

 

 

 

لنت تکستار ۴۰۵

۳۰۲۰۰۰

 

فقط امروز

 

فروش ویژه

 

استپر پراید دیناپارت اصلی

۱۴۸۰۰۰

 

فقط امروز

 

دیسک و صفحه ایساکو کد ۷۰۱ 

۱۰۲۰۰۰۰

 

فقط امروز

 

نیم موتور ۴۰۵ موجود

 

کیت کلاچ سکو وارداتی پراید

۶۱۵۰۰۰

 

تعداد تخفیف

 

تسمه تایم اصلی رایکالتون

 

پراید

۱۱۷۰۰۰ 

پژو 

۱۷۸۰۰۰

 

کارتنی فقط امروز

 

واترپمپ امکو پراید

 

۱۸۵۰۰۰

 

کارتنی فقط امروز

 

کیت کلاچ ال ۹۰ دایکن

۱۲۵۰۰۰۰

 

موتور فن امکو 

۲۴۸۰۰۰

بسته ۶ تایی

فقط امروز

 

سرپلوس tk 20 abs

 

۲۳۰۰۰۰ ⚠️

کارتنی

 

کیت کلاچ والئو آبی پری دمپر ۴۰۵

۱۱۹۰۰۰۰۰

 

بلبرینگ کلاچ پراید 

کارتنی

hsb ۸۸۰۰۰

gt ۸۱۰۰۰

 

🛠️⚙️🛠️⚙️🛠️⚙️🛠️⚙️🛠️⚙️🛠️⚙️

 

 

 

کمک جلو سمند lx عظام 

۴۸۰۰۰۰

 

کلید تک پل صبا سوراپارت 

۱۷۵۰۰

 

کلید تک پل صبا سوراپارت 

۱۸۵۰۰

 

کلید تک پل ۱۳۱ سوراپارت 

۱۸۵۰۰

 

کلید دوپل ۱۳۲ سوراپارت

۱۹۵۰۰

 

کلید بالابر پژو اتو 

۲۳۵۰۰

 

وایر شمع بوجیکورد ۴۰۵

۱۶۲۰۰۰

 

سوپاپ پراید یورو۴ ساوه 

۲۸۰۰۰۰

 

سوپاپ پراید یورو۴ spr 

۳۷۲۰۰۰

 

 

لنت جلو ۴۰۵ تکستار 

۳۰۲۰۰۰

 

کمک جلو ۴۰۵ کوشاوران 

۴۲۲۰۰۰

 

کمک عقب ۴۰۵ کوشاوران 

۳۴۸۰۰۰

 

درب سوپاپ ۴۰۵ مژده 

۳۱۲۰۰۰

 

پیستون ۴۰ پیکان عظام

۴۸۵۰۰۰

 

پیستون ۴۰ روا عظام

 

🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔷🔹🔷🔷

 

پژو ۴۰۵

  ۹۸۰۰۰۰

 ۲۰۶ تیپ۵

۱۰۴۵۰۰۰

پراید

۶۱۵۰۰۰

قیمت حمل بار باربری آریوبار

سه‌شنبه ، 18 می 2021 ۰ دیدگاه نوشته:admin

قیمت حمل بین شهری و شهرستان

دیگر نگران اذیت‌ها و مشکلات اسباب‌کشی نباشید اگر حتی اطلاعاتی درباره جابجایی حمل اثاثیه منزل اسباب کشی اثاث کشی یا جابجایی وسایل و لوازم خود دارید می‌توانید برای گرفتن اطلاعات نیز با کارشناسان ما در حوزه جابه‌جایی ارتباط برقرار کنید.

تمام کارشناسان ما آماده پاسخ‌گویی به شما عزیزان برای رفع مشکلات نرخ کرایه خاور اسباب کشی بین شهری و همچنین ارائه خدمات به صورت شبانه‌روزی می‌باشند و از هیچ خدمتی به سلامت رساندن کالای شما دریغ نمی‌گذراند.

ممنون می شویم از اعتماد شما و سال‌ها مشتری‌مداری از ما تا بتوانیم یکی از برترین سامانه های حمل بار جابجایی با رعایت اصول ایمنی سلامت رساندن کالا باشیم همیشه درصدد این بودیم که بتوانیم کیفیت را در جابه‌جایی به حداکثر برسانیم.

ازاین‌رو از پایانه باربری بین شهری سرویس‌های ویژه بسته‌بندی نیز در حوزه جابه‌جایی استفاده کرده‌ایم این سرویس‌های بسته‌بندی برای وسایل مختلف به گونه‌های مختلف امکان‌پذیر هستند به وسیله مشمع های حباب دار یا باب رپ بابل استرس انواع چسب ۵ سانتی انواع روکش‌ها انواع کیسه‌های جای پتو و رختخواب انواع کارتون‌های ۵ لایه مستحکم برای بسته‌بندی و نگهداری از وسایل شما استفاده می‌نماییم.

از این‌رو سامانه باربری آریو با استفاده از افرادی که این‌گونه وسایل را به صورت تک‌نفره حمل می کنند مقداری از خسارت های ناشی از جابجایی را برای شما کاسته است استفاده از فردی که بتواند به صورت کاملاً حرفه‌ای و خبره وسایل و لوازم شما را جابجا کند قطعاً کار راحتی نیست.

باربری آریوبار با قیمت حمل اثاثیه منزل بین شهری استفاده از تدابیری که طی سال‌های آتی در حوزه جابه‌جایی به کار گرفته است توانسته است با استخدام افرادی که حد اقل و تجربه‌ای در حوزه جابه‌جایی و حمل اثاثیه منزل دارند بتواند لوازم وسایل شما را به صورت کاملاً حرفه‌ای برای شماره جابجا کند بدون این‌که هیچ‌گونه از وسایل و لوازم شما آسیبی ببیند.

رضا ناصری کیست ؟ رژیم لاغری و برنامه غذایی

سه‌شنبه ، 4 می 2021 ۰ دیدگاه نوشته:admin
  • کسب عنوان بهترین دروازه بان فوتسال در ایران و آسیا
  • بهترین دروازه بان فوتسال ایران در سال ۲۰۰۷-۲۰۰۸
  • دروازه بان سابق تیم ملی فوتسال ایران
  • عضو باشگاه استقلال F.C. در جام قهرمان آسیا
  • عضو تیم ملی فوتبال ایران در رده های نوجوانان،جوانان و بزرگسالان
  • عضویت در باشگاه های فوتبال استقلال، پرسپولیس، شهید منصوری قرچک، نیرو دریایی، فولاد ماهان و …
  • حضور در ۷ دوره قهرمانی آسیا با تیم ملی فوتسال
  • حضور در جام جهانی فوتسال
  • حضور در جام باشگاه های فوتسال جهان

اطلاعات مربیگری

  • سرمربی باشگاه فوتسال تاسیسات دریایی
  • مبتکر جراحی ورزشی
  • مربی بدنسازی (۱۷ سال)
  • مالک آکادمی تناسب اندام به مدت بیش از ۱۰ سال
  • مبتکر ورزش و بدنسازی در مشاغل و منزل
  • متخصص کاهش وزن سالم و اصلاح ساختار بدنی
  • متخصص در حوزه های سلامت و ورزش در وزن سالم
  • کارشناس ورزشی و مجری تلویزیون در بسیاری از برنامه های ورزشی
  • آموزش پایه ای فوتبال و فوتسال در صدا و سیما

سایر فعالیت ها

  • فعالیت بعنوان مدلینگ (۶ سال)
  • مربی برای فیتنس و مدلینگ
  • دارنده بیش از ۲۵۰۰ شاگرد در حوزه لاغری و کاهش وزن
  • دارنده بیش از ۳۰۰۰ شاگرد در حوزه بدنسازی و تناسب اندام
  • دارنده کلینیک تخصصی اصلاح ساختار بدنی

جراحی ورزشی آقای امین

  • شنبه, ۰۴ بهمن ۹۹
  • گزارش مراجعات
  • ۴۰۲

اطلاعات مربیگری

  • سرمربی باشگاه فوتسال تاسیسات دریایی
  • مبتکر جراحی ورزشی
  • مربی بدنسازی (۱۷ سال)
  • مالک آکادمی تناسب اندام به مدت بیش از ۱۰ سال
  • مبتکر ورزش و بدنسازی در مشاغل و منزل
  • متخصص کاهش وزن سالم و اصلاح ساختار بدنی
  • متخصص در حوزه های سلامت و ورزش در وزن سالم
  • کارشناس ورزشی و مجری تلویزیون در بسیاری از برنامه های ورزشی
  • آموزش پایه ای فوتبال و فوتسال در صدا و سیما

Reza Naseri (Persian: رضا ناصری‎, born 16 September 1975) is an Iranian retired futsal player and current coach.He has also won five AFC Futsal Championships with Iran. The highest minute of participation in the games of the national team of Iran was 6 years without replacing the first goalkeeper of the national team And the first draw in the history of Iran and Brazil took place with the brilliance of Reza Naseri, and also the first draw in the history of Iran with the world champion (Spain) took place with the brilliance of Reza Naseri and managed to lead Iran to the Asian championship in 6 consecutive years. And the biggest controversy in the history of Iranian futsal was from Esteghlal to Persepolis, which made a lot of noise.

پکیج برنامه جامع لاغری ما ، بنا به درخواست متقاضی یا برنامه لاغری یا برنامه ورزشی است با کلیک بر روی دکمه خرید میتوانید محصول رو خریداری کنید و بعد از بررسی پشتیبان های ما و هماهنگی با خود شما برنامه مورد نظر برای شما در پنل کاربری شما قرار میگیرد و میتوانید با دانلود کردن آن از برنامه خود استفاده کنید

 

توجه : میتوانید از طریق پشتیبانی آنلاین سایت، پشتیبان ها در اینستاگرام یا تماس تلفنی با پشتیبان های ما در ارتباط باشید

 

منابع :

 

http://rezanaseri.com/

wikirefrigerator.ir/

https://en.wikipedia.org/wiki/Reza_Naseri

 

چتروم چیست ؟

یکشنبه ، 2 می 2021 ۰ دیدگاه نوشته:admin

چتروم چیست ؟

 

چت روم فارسی نازی چت  بزرگترین چت روم ثبت شده در وزارت ارشاد اسلامی میباشد . چتروم چت ناز که با تلاش مدیران وناظران فعال خود شلوغ شده و اماربالایی کسب کرده و جزو بهترین چت های فارسی  موجودمی باشد و توانسته طرفداران زیادی را ب خود اختصاص دهد .از مزایای چت روم ها و ارتباطات مجازی میتوان ب این موارد اشاره کرد

*دسترسی به گروه وسیعی از افراد که بصورت انلاین که دریک لحظه باهم در ارتباط هستند

https://s2.uupload.ir/files/p95z_donya.jpeg

*تماس اسان با هزینه کم با افراد دیگر در نقاط دور و حتی خارج از کشور درمقایسه بادیگر وسایل ارتباط جمعی مثل تلفن و

*تبادل اطلاعات و امکان ارسال عکس و فایل  با کمترین هزینه

فعالیت در چت روم و زیر مجموعه های ان نظیر شبکه های اجتماعی از تکنولوژیهای امروزی میباشد که باید دران نکات ایمنی را رعایت کرد دراینجا ب برخی مضرات اتاق های گفتگو و چت رومها اشاره میکنیم

*اعتباد ب چت کردن و گفتگوی اینترنتی و مجازی

*ارتباطات بی حدو مرز بدون شناخت کامل

*حقیقی نبودن و ناشناس بودن برخی کاربران فعال در چت رومها

*پخش اطلاعات شخصی و خصوصی افراد

*قراردادن فایلاهای نامناسب  در دسترس کاربران

*اسیب رساندن برخی افراد سودجو ب سخت افزار ها و نرم افزارهای طرف مقابل(هک)

هرچیزی معایب و مزایایی دارد لازم ب ذکر است که ما خودمان تعیین میکنیم که در چت روم بحث و گفتگویمان ب کدام سمت سو برود پس با رعایت نکات ایمنی چتروم میتواند مکان خوبی باشد برای تبادل اطلاعات علمی اموزشی و حتی کاری

https://s2.uupload.ir/files/p95z_donya.jpeg

هنرگفت وگو وچتازمهمترین مهارت هایست ک هرکسی می بایست آن راب خوبی یادبگیردروش هایه زیادی برایه گفت وگو وارتباط متقابل وجودداردیکی ازراه هایه ساده وآسان آن روش نوشتاریست ک درچت دنیامیتوان ب راحتی بادیگران بدون خجالت ارتباط برقرارکرد.

فوایدی ک درچت کردن وجودداردپی بردن ب نقاط ضعف خودورفع آن ها،پی بردن ب نقاط قوت دیگران واستفاده ازآن ها،آگاهی ازعقایددیگران،درچت دنیا میتوان ب راحتی ازطریق نوشتاری بادیگران ارتباط داشت

۵ عدد از ضمانت های اصلی سامانه املاک پناه جو برای کلیه مشاورین املاک

پنج‌شنبه ، 8 آوریل 2021 ۰ دیدگاه نوشته:admin

الف) سامانه برای برای فعالیت در سطح کشور نرخ ۱۰ ساله تنظیم و مصوب کرده است تا مشاورین املاک با خیالی آسوده تر سرمایه گذاری در دفاتر مجازی خود را انجام دهند(زیرا فعالیت در یک بستر مجازی همانند اجاره دفاتر فیزیکی است اگر شما در ملکی دفاتر خود را احداث نمایید و بعد از دو یا سه سال که به ثبات رسیده اید صاحب ملک اجاره را به طرز عجیبی بالا برده تمامی معادلات ذهنی شما بر هم خواهد خواهد خورد و آسیب های جدی در مسیر کاری شما رخ خواهد داد.  

نرخ تعرفه اشتراک سالیانه برای کلیه مشاوران املاک سامانه پناه جو
سال ۱۳۹۹ سال ۱۴۰۰ سال ۱۴۰۱ سال ۱۴۰۲ سال ۱۴۰۳ سال ۱۴۰۴ سال ۱۴۰۵ سال ۱۴۰۶ سال ۱۴۰۷ سال ۱۴۰۸
۱۰۰ هزار تومان ۱۲۵ هزار تومان ۱۶۰ هزار تومان ۲۲۰ هزار تومان ۲۸۰ هزار تومان ۳۵۰ هزار تومان ۴۰۰ هزار تومان ۴۷۰ هزار تومان ۵۲۰ هزار تومان ۶۰۰ هزار تومان

ب) سامانه املاک پناه جو در فعالیت های خود اشاره به این موضوع دارد که اطلاعات فایلینگ املاک شما به راحتی نشر و توسط همکار به سرقت نخواهد نرسید. در این راستا اطلاعات را به دو شکل منتشر می نماید که جهت تفهیم بیشتر توضیحات ارائه خواهد شد.  

دفتر مجازی مشاورین املاک شامل دو بخش است
میز کار صفحه شخصی مشاورین املاک
در میز کار اطلاعات اولیه معرفی مشاورین املاک قابل مشاهده است و پس از آن هر مشاور املاک ۳۰ جایگاه برای انتشار اطلاعات خود به صورت جداول متنی خواهد داشت. در این قسمت اطلاعات جداول با جزییات بالا خواهد بود اما در آن آدرس به صورت محدوده ای بوده و تصاویر مورد ملکی منتشر نمیگردد. مشتری بعد از آنالیز قیمتی و ویژگی های فنی مورد در صورت تمایل و علاقه به مورد حضورا به دفتر شما مراجعه خواهد کرد و یا با هماهنگی با شما رمز ورود صفحه شخصی شما را خواهد گرفت(در این مرحله مشاور املاک به صورت تلفنی مشتری آنالیز کرده و در صورت تمایل می تواند رمز صفحه شخصی را به مشتری ارائه نماید) در صفحه شخصی تصاویر موارد ملکی نیز قابل مشاهده است اما آدرس همچنان جز موارد محدوده ای می باشد. در صفحه شخصی اطلاعات کامل مشاور املاک (تصویر مدیران و فضای املاک) منتشر میگردد. در این قسمت ساعات کاری یا توصیه نامه ای از مشاورین می تواند منتشر گردد. همچنین لوکیشن محل مشاور املاک بر روی نقشه قابل مشاهده است. سپس اطلاعات موارد ملکی به صورت جداول ملکی به همراه تصاویرشان قابل مشاهده است. در این صفحه تا ۱۰۰ مورد ملکی قابل انتشار است.   این صفحه بنا به درخواست مشاور رمز دار خواهد شد یا باز خواهد ماند در صورتی مشتری های عادی به دفاتر شما مراجعه کرده اند. خواهید توانست از طریق تلفن همراه و یا رایانه با ورود به صفحه شخصی خودتان مورد ملکی را به مشتری نمایش دهید و از رفت و امد های نا کارآمد پرهیز نمایید.

ج) در صورت تمایل خواهید توانست از برنامه های تبلیغاتی و آینده سامانه پناه جو اطلاعاتی را از کاربراین کسب نمایید.

د) هیچ معامله در سامانه صورت نخواهد پذیرفت و بابت موارد ملکی معرفی شده به مشاورین املاک هیچ گونه درصدی درخواست نخواهد شد.

ه) واحد بین الملل سامانه راه اندازی خواهد شد اما از تاریخ ۱ تیر به طور رسمی راه اندازی شده و مشاوره رایگان حقوقی به تمامی مشاورین املاکی که در این بخش ثبت نام نموده اند داده خواهد شد.  

کپی برداری از مطالب تنها با ذکر نام و آدرس سایت مجاز است. | مدافع کلیپ
سایت بت اسپات