یک راهبرد مهم برای اینکه نگاه درست داشته باشیم این است که از خدا بخواهیم حقایق عالم را آن‌طور که هست به ما نشان بدهد و باطل را طوری به ما نشان بدهد که بفهمیم باطل است! راهبرد دیگر این است که از هوای نفس تبعیت نکنیم و با آن مخالفت کنیم. همین‌که ذره‌ای به سمت هوای نفس بروی نگاه درست و حماسی‌ات، خراب می‌شود.

بخشی از طرز نگاه ما به «تفکر و آینده‌نگری ما» بستگی دارد

  •   اینکه نگاه انسان به دنیا، به پدیده‌های عالم و به رفتارهای خوب و بد چگونه باشد، بخشی از این طرز نگاه ما دست خداوند است؛ البته-همان‌طور که در جلسات قبل بیان شد- بخشی از طرز نگاه ما به دنیا و پدیده‌های آن، به قدرت تفکر ما و آینده‌نگری ما بستگی دارد ولی ما تنها زندگی نمی‌کنیم و هر لحظه در حال بده و بستان یا تعامل با خداوند متعال هستیم.
  • یک کودک حتی وقتی مشغول بازی خودش است، باز هم باید در اطراف پدر و مادرش و تحت نظارت آنها باشد زیرا کودک خیلی از مسائل را نمی‌داند؛ ما بیشتر از یک کودک در آغوش خدا هستیم و خداوند اجازۀ خیلی از کارها را به ما نمی‌دهد؛ مثلاً یک‌وقت ممکن است بخواهی یک رفتاری انجام بدهی که موجب آزار دیگران می‌شود، اما خداوند می‌بیند تو به‌خاطر فلان خوبی‌ای که داری نباید آن عمل بد را انجام بدهی، لذا جلوی تو را می‌گیرد!

انسان مجبور نیست ولی آزاد هم نیست که هرکاری انجام دهد!

  • انسان آزاد نیست که هر گناهی را انجام دهد. مثلاً تو می‌خواهی الان یک فحشی به یک کسی بدهی، اما خدا می‌بیند که  او الان سهمش نیست این ناراحتی را بچشد، لذا به یک ترتیبی، جلوی تو را می‌گیرد و نمی‌گذارد فحش بدهی! ما آزاد نیستیم هر کاری را انجام دهیم، اما مجبور هم نیستیم. «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْن‏» (عیون‌اخبارالرضا(ع)/۱/۱۲۴) خداوند با یک محاسباتی به بندگانش اجازه می‌دهد تا یک کارهایی را انجام بدهند. ممکن نیست ما بتوانیم بدون خداوند زندگی کنیم؛ حتی یک لحظه! حتی افرادی مثل صدام و هیتلر هم لحظه‌ای بدون خدا نمی‌توانستند زندگی کنند.
  •  خداوند به بندگان خوبش بیشتر اجازۀ انجام کار خوب را می‌دهد و راه را برای‌شان باز می‌کند؛ حضرت امام خمینی(ره) فرموده بود از همان ابتدا که این نهضت شروع شد، من حس می‌کردم یک‌کسی دیگر دارد کار را پیش می‌برد! اینکه خداوند در قرآن وضعیت بندگانش را به خودش نسبت می‌دهد و مثلاً می‌فرماید من هدایتش می‌کنم… (وَ اللَّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ؛ بقره/۲۱۳) من بینا و بصیر کردم… من او را نابینا و کور کردم… (أُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ؛ محمد/۲۳) این نسبت‌ها واقعی است و خداوند هر لحظه ما را مورد حمایت خودش قرار می‌هد.

کمک‌خواستن از خدا؛ یک راهبرد برای داشتن نگاه درست است

  •   دربارۀ نگاه و زاویۀ دید هم باید از خداوند بخواهیم تا آن زاویۀ دیدی و آن نگاهی را که دوست دارد به ما عنایت بفرماید؛ در کتاب شریف مصباح الانس، این دعا از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است: خدایا حقایق را آن‌طوری که هست به ما نشان بده «اللَّهُمَّ أَرِنَا الْحَقَائِقَ کَمَا هِیَ» (مصباح الأنس/ص۲۲۰)
    ط  خداوند خیلی مواظب نگاه بندگانش هست و-طبق روایت- هیچ‌وقت نمی‌گذارد مؤمن به باطل یقین پیدا کند، همان‌طور که نمی‌گذارد کافر یا منافق به حق یقین پیدا کند. (أَبَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ الْحَقَّ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ بَاطِلًا لَا شَکَّ فِیهِ وَ أَبَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ الْبَاطِلَ فِی قَلْبِ الْکَافِرِ الْمُخَالِفِ حَقّاً لَا شَکَّ فِیه‏؛ محاسن/۱/۲۷۷) و (لا یَستَیقِنُ القلبُ أنَّ الحقَّ باطلٌ أبدا و لا یَستَیقِنُ أنَّ الباطلَ حقٌّ أبدا؛ تفسیر عیاشی/۲/۵۳)
  • یک راهبرد بسیار مهم برای اینکه نگاه‌مان دقیق و حماسی بشود تا بتوانیم هنر حماسی تولید کنیم این است که از خدا بخواهیم حق و حقایق عالم را آن‌طوری که هست به ما نشان بدهد و باطل را نیز طوری به ما نشان بدهد که به غیرت‌مان بر بخورد و بفهمیم این باطل است!

با نگاه درست می‌توان فهمید «بین دو کار خوب، کدامش بهتر است؟»

  •   خداوند علاوه بر نشان‌دادنِ حق و باطل، لطف دیگری که به ما بندگانش می‌کند این است که به ما نشان می‌دهد بین خوب‌ها کدام خوب‌تر است و بین بدها کدام بدتر است.
  • خیلی‌ها بهانه‌ای که برای خراب‌‌شدن می‌آورند یک حرف خوب است! خیلی‌ها برای غیبت کردن، فحش دادن، عصبانی شدن و ظلم کردن، یک بهانۀ خوب می‌آورند و بهانه‌شان هم درست است، ولی الان نباید به این حرف خوب، نگاه کنند؛ الان باید به یک حرف خوب دیگر نگاه کنند اما نسبت به آن حرف خوب مهم‌تر نابینا می‌شوند! مثل خوارج که یک حرف خوب را (لا حکم الا لله) گرفتند و در مقابل علی(ع) ایستادند. باید از خدا بخواهیم نگاه‌مان را در وزن‌کشی‌ها بین دو کار خوب یا دو کار بد، تنظیم نماید.

جلد ۲۱ صحیفه امام(ره) را بخوانید تا طرز نگاه امام(ره) را بشناسید

  • بزرگان و علما توصیه می‌کنند جلد ۲۱ صحیفه امام(ره) را بخوانید تا نگاه امام(ره) را دریافت کنید، این خیلی مهم است که بدانیم امام(ره) به هر چیزی چقدر توجه می‌کند و چقدر وزن می‌دهد؟ باید ببینیم یک چیزی که بد است چقدر پیش امام(ره) بد است و یک چیزی که خوب است چقدر پیش امام(ره) خوب است؟
  • بسیج خوب است، انقلاب خوب است، ظهور حضرت حجت خوب است و… منتها باید ببینیم حضرت امام(ره) چگونه به این مفاهیم در کنار همدیگر نگاه می‌کند، باید آن نگاه را پیدا کنیم و در آن مسیر قرار بگیریم. بعضی از افراد حتی در همان زمان امام(رره) هم نگاه ایشان را نداشتند و مثلاً به آمریکا به‌عنوان «کشوری که فعلاً با ما اختلاف دارد، اما می‌شود با آن کنار آمد» نگاه می‌کردند! اما حضرت امام نگاهش متفاوت بود، ایشان از همان ابتدا قصد داشتند رژیم سفاک آمریکا را ریشه‌کن کنند. نگاه حماسی‌ای که از حضرت امام(ره) یاد گرفته‌ایم را باید تا زمان ظهور و تا زمانی که عالم فتح نشده است، حفظ نماییم. اگر آرام شدیم و بی‌تابی و بی‌قراری‌مان تمام شد یعنی نگاه حماسی و انقلابی‌ خود را از دست داده‌ایم.
  • «دهکدۀ جهانی» را قبل از اینکه اصطلاحش در جهان باب شود، امام خمینی-با تعابیر مختلفی- مطرح کردند، ایشان می‌فرمودند که ما باید کدخدای این دهکده را-که امام‌زمان(ع) است- بیاوریم، باید همۀ این دهکده را درست کنیم، نمی‌شود یک خانه را آباد کنیم و بقیه خانه‌ها خراب باشند، نگاه حضرت امام(ره) این‌گونه بود. اما عده‌ای هم نگاه‌شان این بود که می‌گفتند جهان امروز تبدیل به یک دهکده شده است و ما هم باید تسلیم شویم و در هاضمۀ این دهکدۀ جهانی هضم بشویم!

برای اینکه نگاه‌مان درست بشود، گاهی باید خود را در فضا‌ی بهتری قرار دهیم

  •  نگاه امام به مفهوم ولایت‌ و ولایت‌فقیه چگونه است؟ آیا همین‌که بگوییم ولایت خوب است، کافی است؟ یا اینکه بگوییم ولایت لازم است، کافی است؟ یا اگر تظاهراتی نسبت به نظام رخ بدهد همین‌که بگوییم این تظاهرات بد است، کافی است؟ گاهی باید در فضای انقلاب یا در فضای دفاع مقدس باشیم تا نگاه امام را درک کنیم.
  •  برای اینکه نگاه‌مان به اربعین، به موضوع ظهور و مقاومت در منطقه و به موضوع امام حسین(ع) دقیق بشود، باید در فضای اربعین قدیم بزنیم. اگر می‌خواهیم نگاه‌مان دقیق بشود گاهی از اوقات باید فضای خودمان را عوض کنیم، گاهی باید عمیقاً تفکر کنیم.

برخی می‌گفتند: امام‌حسین(ع) نمی‌دانست که شهید می‌شود!

  •  قبل از انقلاب یک کتابی نوشته شده بود و سعی نویسندۀ کتاب بر این بود که ثابت کند امام‌حسین(ع) نمی‌دانست که شهید می‌شود اما رفت و تصادفاً به شهادت رسید! این مطلب جنبۀ حماسی کربلا را کاهش می‌دهد و ماجرا برای خواننده عادی می‌شود و حتی ممکن است متأسف شود از اینکه «اصلاً چرا این اشتباه اتفاق افتاد و امام حسین(ع) تصادفاً شهید شد؟!» این نویسنده اگر کمی صبر می‌کرد، بعد از انقلاب می‌دید که خیلی از شهدای دفاع مقدس، نوع شهادت‌شان را با جزئیات برای مادران یا اطرافیان خود می‌نوشتند، اکثرشان می‌دانستند چه وقت و چگونه به شهادت می‌رسند. وقتی اینها می‌دانستند آیا می‌شود قبول کرد که امام حسین(ع) نمی‌دانست؟!
  • نویسندۀ این کتاب عضو همان گروهی بود که قبل از انقلاب، روضه‌خوان می‌کشتند و می‌گفتند: این روضه‌خوان‌ها مانع انقلاب هستند؛ اینها از مردم گریه می‌گیرند و مردم تخلیه می‌شوند و دیگر قیام نمی‌کنند! نگاه‌شان به روضه‌خوان‌ها این بود! در صورتی که امام خمینی(ره) می‌فرمود از همان ابتدا که اهل‌بیت(ع) برای یک قطره اشک، چنین ثوابی تعیین کردند، این یک نقشۀ سیاسی بود برای اینکه بعداً مردم قیام کنند! (چرا خداوند تبارک و تعالى براى اشک و حتى یک قطره اشک و حتى تباکى، آن‌قدر ثواب داده است؟…مهم آن جنبه سیاسى است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه‏اش را کشیده‏اند که تا آخر باشد و آن، این [که‏] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده …؛ صحیفه امام/‏۱۶/۳۴۴) در عمل هم می‌دیدیم هرکسی بیشتر در روضه‌ها گریه می‌کند، اتفاقاً بیشتر داوطلب شهادت می‌شود!

اگر از نگاه حماسی خودت مراقبت نکنی، آن را از دست خواهی داد

  •  باید حواس‌مان باشد از چه زاویه‌ای به دنیا نگاه می‌کنیم؟ اگر یک لحظه غفلت کنیم با همۀ دین‌داری و با همۀ تفکرات خوبی که در ذهن‌مان هست، نگاه حماسی‌مان را از دست می‌دهیم؛ اگر از نگاه حماسی خودمان مراقبت نکنیم یک‌دفعه‌ای از حماسی‌بودن خسته می‌شویم و نگاه حماسی خود را از دست می‌دهیم.
  •  در روایت هست که یکی از یاران امام صادق(ع) از ایشان پرسید: ثواب یاران شما که امام غریبی هستید بیشتر است یا ثواب یاران آخرین امام وقتی که ظهور می‌کنند؟ امام صادق(ع) فرمودند معلوم است که ثواب شما بیشتر است؛ چون امام‌تان غریب است و شما مورد آزار و توهین و تمسخر قرار می‌گیرید و محدودیت دارید و راحت نیستید. (قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: الْعِبَادَةُ مَعَ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الْمُسْتَتِرِ فِی السِّرِّ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَفْضَلُ أَمِ الْعِبَادَةُ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْکُمْ؟…؛ کمال‌الدین/۲/۶۴۵)
  • در اینجا آن لحظۀ غفلت و غیرانقلابی‌شدن برای آن مردِ سؤال‌کننده پیش آمد و گفت: اگر این‌گونه است پس چرا ما برای ظهور دعا کنیم؟! وقتی الان ثواب بیشتری می‌بریم، چرا از خدا بخواهیم که وقت ظهور فرا برسد؟ انسان این‌گونه است، اگر لحظه‌ای خود را رها کند از انقلابی‌بودن خسته می‌شود و نگاه حماسی خود را از دست خواهد داد. در قرآن چه زیبا تقدیر می‌کند از کسانی که خسته نمی‌شوند و نگاه حماسی‌شان را از دست نمی‌دهند «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ» (احزاب/ ۲۳) اینها یک عده‌شان شهید شدند و یک عده‌شان نیز سر همان پیمان هستند و منتظر شهادت می‌باشند.

بدون نگاه حماسی و انقلابی نمی‌توان تحلیل و ارزیابی درستی داشت

  • فکر نکنید آدم‌هایی که نگاه حماسی دارند و دائم دوست دارند همه‌چیز را از عینک انقلابی‌گری نگاه کنند، اینها شادی ندارند! فکر نکنید اینها آدم‌های خشنی هستند؛ اتفاقاً خیلی هم لطیف‌تر هستند، خیلی‌ هم شادی‌های‌شان بیشتر از کسانی است که انقلابی نیستند! اصلاً شما اگر انقلابی نباشی از چه چیزی می‌خواهی واقعاً خوشحال بشوی؟
  • کسانی که نگاه انقلابی ندارند، به آن معنا حیات ندارند و زنده نیستند! اینها بدون نگاه و روحیۀ انقلابی‌ چگونه مسائل را ارزیابی می‌کنند؟ بدون نگاه انقلابی، در تحلیل سیاسی اوضاع منطقه به خطا می‌روید، اگر اوضاع سیاسی ایران را بدون نگاه انقلابی بررسی کنید به اشتباه می‌افتید، در تحلیل اوضاع فرهنگی نیز همین‌گونه است؛ مثلاً با دیدن چهارتا بدحجاب، می‌گویید همه‌چیز از دست رفته است! ولی اگر با نگاه انقلابی‌گری نگاه کنید، با همۀ سختی‌ها و مشکلات موجود، باز می‌گویید اوضاع خیلی بهتر از گذشته شده است.

مشکل ما این است که نمی‌توانیم زیبایی نگاه حماسی و انقلابی را منتقل کنیم

  •  ما نمی‌توانیم زیبایی‌های نگاه انقلابی را منتقل کنیم و این یک مشکل بزرگ است! شهید حججی یک‌دفعه‌ای یک نگاه انقلابی به همۀ مردم داد؛ در صحبتش با پسر کوچکش، چنان احساس زیبایی به همه داد که همه حسرتش را خوردند. برآوردهای عکس‌های هوایی نشان می‌داد که فقط در تهران جمعیتی در حدود ۲میلیون نفر برای تشییع پیکر ایشان آمده بودند و این به‌خاطر زیبایی نگاه انقلابی و نگاه حماسی بود!
  • نگاه انقلابی حضرت امام(ره) یک اقیانوس بی‌انتهاست که هرچه از آن بگوییم کم گفته‌ایم. یک شخصی برای ایشان تعریف کرده بود که در تظاهرات‌های قبل از انقلاب، «یک خانم مسن، مقداری پول خرد در دستش گرفته بود و گوشۀ خیابان ایستاده بود، اول من فکر کردم او مستمند است، به سمتش رفتم تا ببینم اوضاع از چه قرار است، دیدم آن خانم گفت: من مستمند نیستم ۲ریالی در دستم نگه داشته‌ام تا اگر کسی از انقلابیون خواست تلفن بزند، معطل نشود!» حضرت امام با شنیدن همین یک صحنه می‌فرماید که این علامت تحول روحی در مردم و نصرت خدا و پیروزی انقلاب است! (صحیفه‌امام/۷/۲۶۵)
  • حالا در این سال‌های اخیر، ما در اربعین می‌بینیم که خیلی‌ها در کنار خیابان می‌ایستند و برای زائران اربعین صدها هزار غذا در دست‌شان نگه می‌دارند! الان هم اگر نگاه امام(ره) را داشته باشیم متوجه می‌شویم که خبری در راه است!
  • شهید آوینی از جمله کسانی است که نگاه انقلابی داشت؛ مقام معظم رهبری دربارۀ ایشان فرموده بود «سید شهیدان اهل قلم»! با مطالعۀ آثار و برنامه‌های روایت فتح مشخص می‌شود که این عنوان، واقعاً شایستۀ اوست. البته الان خیلی‌ها هستند که همان نگاه را دارند، اما اینکه الان آن نگاه را داشته باشی خیلی فرق می‌کند با اینکه در آن زمان، چنین نگاهِ درست و دقیقی داشته باشی!
  •  از خداوند بخواهیم به ما نگاه انقلابی بدهد و بتوانیم این نگاه را تا آخر حفظ کنیم و بعد بتوانیم این نگاه را به زیبایی و به درستی منتقل کنیم و این انتقالِ درست هم خیلی مهم است. بعضی‌ها که نگاه انقلابی را خراب منتقل می‌کردند، بعداً خودشان از انقلابی‌گری دست کشیدند!

راهبرد دیگر برای داشتن نگاه درست؛ مخالفت با هوای نفس است

  • یک راهبرد دیگر برای اینکه نگاه درستی داشته باشیم (که تا ظهور، نگاه درست یعنی همان نگاه حماسی) این است که از هوای نفس تبعیت نکنیم و با آن مخالفت کنیم. به محض اینکه ذره‌ای به سمت هوای نفس بروی نگاه انقلابی‌ات خراب می‌شود. اصلاً «هوی» و «خدا» در نقطۀ مقابل یکدیگر قرار دارند.
  •  امام باقر‌(ع) می‌فرماید «إِنَّ الْمُؤْمِنَ مَعْنِیٌّ بِمُجَاهَدَةِ نَفْسِهِ لِیَغْلِبَهَا عَلَى‏ هَوَاها» (تحف‌العقول/۲۸۴) مؤمن همیشه با نفس خودش درگیر است تا بر هوای نفسش غلبه پیدا نماید. «فَمَرَّةً یُقِیمُ أَوَدَهَا وَ یُخَالِفُ هَوَاهَا فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ» یک‌بار در راه محبت خدا کجیِ نفسش را راست می‌کند و بر نفسش غلبه پیدا می‌کند، «وَ مَرَّةً تَصْرَعُهُ نَفْسُهُ فَیَتَّبِعُ هَوَاهَا» و یک‌بار هم نفسش او را زمین می‌زند و او از نفسش تبعیت می‌کند، «فَیَنْعَشُهُ اللَّهُ‏ فَیَنْتَعِشُ» خداوند می‌آید و او را از زمین بلند می‌کند و او بلند می‌شود «وَ یُقِیلُ اللَّهُ عَثْرَتَهُ» خداوند گناه و لغزش او را می‌بخشد، «فَیَتَذَکَّرُ وَ یَفْزَعُ إِلَى التَّوْبَةِ» (پس از آنکه خداوند او را از زمین بلند کرد) متوجه می‌شود و توبه می‌کند، «وَ الْمَخَافَةِ فَیَزْدَادُ بَصِیرَةً» وقتی توبه می‌کند بصیرتش بیشتر می‌شود، (نگاهش بهتر می‌شود) «وَ مَعْرِفَةً لِمَا زِیدَ فِیهِ مِنَ الْخَوْفِ» و به واسطۀ خوفی که در دلش پیدا شده بصیرت و معرفتش زیاد می‌شود! به دلیل اینکه مرتکب گناه شده، ترس به سراغش می‌آید و به‌خاطر ترس، بصیرتش زیاد می‌شود.
  • در ادامۀ روایت، امام باقر‌(ع) می‌فرماید: این همان کلامی است که خداوند متعال می‌فرماید «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون‏» کسانی که وقتی طائفه‌ای از شیطان، ایشان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، تقوا پیشه می‌کنند، یک‌دفعه‌ای برای‌ ایشان حق را یادآوری می‌کنند و اینها متوجه حق می‌شوند «فإذا هم مبصرون» و نگاه دقیقی پیدا می‌کنند!

چه چیزی موجب خراب‌شدن نگاه انسان می‌شود؟

  • چه چیزی موجب خراب‌شدن نگاه انسان می‌شود؟ أمیرالمؤمنین می‌فرماید: «إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَى بَصَرِ الْأَعْمَى لَا یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئا» (نهج‌البلاغه/خطبه ۱۳۳) دنیا آخرِ نگاه آدمِ کور است و آن‌طرف دنیا هیچ‌چیزی را نمی‌بیند. «وَ الْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا» و بصیر کسی است که نگاهش نفوذ پیدا می‌کند (و آن‌طرف‌تر از دنیا می‌رود) و می‌فهمد که یک آخرتی پشت سر اینجا هست، «فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ» انسانِ دارای نگاه خوب، از دنیا کوچ می‌کند، «وَ الْأَعْمَى إِلَیْهَا شَاخِصٌ» و آدم کور هرچه به دنیا نگاه می‌کند بیشتر به سوی دنیا می‌رود. «وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ» انسان بینا از دنیا توشه برمی‌دارد که برود «وَ الْأَعْمَى لَهَا مُتَزَوِّد» و آدم کور برای دنیا توشه جمع می‌کند! (نهج‌البلاغه/خطبۀ ۱۳۳)

هوای نفس و حب الدنیا بصیرت و نگاه درست را از انسان می‌گیرد

  • آیات و روایات فراوانی بیان می‌دارد که هوای نفس و حب الدنیا بصیرت را از انسان می‌گیرد؛ طبق برخی از روایات، خداوند به ته دل انسان نگاه می‌کند که آیا حتی یک‌ذره برای او مهم است که اهل دنیا درباره‌اش چه بگویند؟ اگر چنین باشد، خدا و ملائکه‌اش او را تحویل نمی‌گیرند و زیاد داخل آدم حسابش نمی‌کنند!
  • بعضی‌ها به‌خاطر حرف یا نگاه مردم، یا به‌خاطر اعتبار یافتن پیش مردم از انقلابی‌‌بودن و از مواضع حماسی خود دست برمی‌دارند. بزرگ‌ترین مصائب ما به نوعی مصائب فاطمیه و اتفاق بین در و دیوار است که نوشته‌اند حضرت زهرا اطهر(س) چنان ضجه‌ای زدند که تمام مردم مدینه شنیدند، اما بیرون نیامدند! چرا بیرون نیامدند؟ چون درِ خانۀ علی‌بن‌ابیطالب(ع) است، نگاه‌شان به همدیگر را چه کار کنند؟! به هم بگویند که رفتیم به کمک علی‌بن‌ابیطالب(ع)؟! این برای آنها در آن فضا، سخت بود. در زمان ما هم شاید امام‌زمان(ع) خودشان را از ما پنهان می‌کنند تا مبادا صدای نالۀ غریبانه‌شان را بشنویم و بلند نشویم…
    (الف۳-ن۲)