بخش عمده‌ای از خوشبختی یا بدبختی ما به طرز نگاه ما بستگی دارد/ «بصیرت» یعنی درست نگاه‌کردن به پدیده‌ها

  • یکی از تعابیر بسیار ارزشمند و کلیدی در قرآن تعبیر «بصیرت» است. خداوند متعال، قرآن را «بصائر» معرفی می‌فرماید: «هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ» (جاثیه/۲۰) یعنی این قرآن برای مردم بصائر است. جای دیگر می‌فرماید: «قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها» (انعام/۱۰۴) قرآن بصائری است که از جانب خدا نازل شده است.
  • بصائر، جمع نگاه‌هایی است که انسان می‌تواند داشته باشد. بصیرت یعنی درست نگاه‌کردن به پدیده‌ها. اینکه می‌فرماید «قرآن، بصائر است» یعنی قرآن، انسان را طوری بار می‌آورد که درست به پدیده‌ها نگاه کند.
  • در قرآن کریم، دیدن با نگاه‌کردن فرق می‌کند. وقتی قرآن کریم بخواهد از دیدن با چشم، سخن بگوید از کلمۀ بصیرت استفاده نمی‌کند بلکه از کلمۀ دیگری مثل «ینظر» استفاده می‌کند.
  • بخش عمده‌ای از خوشبختی یا بدبختی ما بستگی به طرز نگاه ما دارد. قدرت تحلیل ما بسته به این است که ما پدیده‌‌ها را چگونه نگاه می‌کنیم. ژرف‌نگری و تعیین وظیفه و موضع‌گیریِ ما نسبت به هر چیزی، بستگی به نوع نگاه ما دارد.

مثبت‌نگری یا منفی‌بافی، امیدداشتن یا ناامیدشدنِ ما، به زاویۀ دید ما بستگی دارد

  • خوشحالی و غم ما هم بستگی دارد به اینکه ما به هر پدیده‌ای چگونه نگاه می‌کنیم. مثبت‌نگری یا منفی‌بافی (سیاهنمایی) و همچنین امیدداشتن یا ناامیدشدنِ ما، همه به طرز نگاه‌کردن ما بستگی دارند. مثلاً ممکن است کسی یک پدیده‌ای را ببیند و خیلی ناامید بشود، اما همان پدیده را یک کسی دیگر ببیند و خیلی امیدوار بشود، این به طرز نگاه و زاویۀ دید افراد بستگی دارد.
  • به‌عنوان مثال، ما می‌توانیم پدیدۀ داعش را مطلقاً «شوم» ببینیم اما می‌توانیم مثل حضرت امام(ره) به این پدیده نگاه کنیم؛ اگر امام(ره) جنگ تحمیلی را از الطاف خفیۀ الهی می‌دانست، دلیلش این بود که از یک زاویۀ دیگری به این مسئلۀ نگاه می‌کرد. همچنین درباره دشمنان انقلاب، اگر بد نگاه کنیم می‌گوییم «خیلی باهوش هستند و خیلی دقیق کار می‌کنند» اما نگاه اولیاء خدا این است که «خدا دشمنان ما را از احمق‌ها قرار داد!» دربارۀ خودمان هم نگاه درست این است که ما در حال پیشرفت هستیم و آیندۀ ما خیلی بهتر از امروز است؛ کمااینکه امروزِ ما خیلی بهتر از دیروز است.

نگاه ما صرفاً برآمده از آگاهی‌ها نیست، بلکه از حالِ درونی ما هم خبر می‌دهد

  • در این جلسات، می‌‌خواهیم دربارۀ مفهومی به نام «زاویۀ دید» صحبت کنیم. زندگی ما بیشتر از اینکه به آگاهی‌های ما وابسته باشد، به نگاه ما وابسته است. زندگی ما حتی به واقعیت‌های پیرامونی ما هم کمتر از نگاه‌ ما وابسته است! نگاه ما می‌تواند آگاهی‌های ما را تغییر دهد و حتی تولید آگاهی کند. نگاه ما حتی می‌تواند واقعیت‌های پیرامونی ما را هم بسازند.
  • نگاه ما برآمده از صِرف آگاهی‌ها نیست، بلکه از حالِ درونی ما هم خبر می‌دهد، از عقل و قدرت تحلیل و نقادی ما هم خبر می‌دهد. در برخی از ادعیه دربارۀ زاویۀ دید، این‌گونه آمده است: خدایا! حقایق عالم را همان‌طوری که هستند به من نشان بده! «اللَّهُمَّ أَرِنَا الْحَقَائِقَ کَمَا هِیَ» (عوالى اللآلی/۴/۱۳۲) یعنی مرا در جایی قرار بده که همه‌چیز را درست ببینم.

خیلی از دعواهای زن و شوهرها، برای این است که از زاویۀ دید همدیگر خبر ندارند

  • ما در هیچ مسئله‌ای نمی‌توانیم از زاویۀ دید صرفنظر کنیم؛ در مسائل اخلاقی، عرفانی، زندگی شخصی، خانوادگی و… . معمولاً خانم‌ها از زاویۀ دید آقایان خبر ندارند و آقایان هم از زاویۀ دید خانم‌ها خبر ندارند، خیلی از دعواها در خانواده‌ها به‌همین دلیل است! چون این نمی‌داند که او از چه زاویه‌ای دارد نگاه می‌کند، او هم نمی‌داند که این از چه زاویه‌ای نگاه می‌کند؟ این‌قدر آدم‌ها باید با هم گفتگو کنند تا زاویۀ دید‌شان به همدیگر نزدیک بشود.
  • گاهی اوقات آقایان وقتی یک‌مقدار بدحجابی از یک خانم ببینند، او را فاسد می‌پندارند. یا بعضی وقت‌ها می‌خواهند با زاویۀ نگاه خودشان، او را به حجاب دعوت کنند، لذا منطق‌شان برای یک خانم، قابل پذیرش نیست و حتی ممکن است موجب سوءتفاهم شود و او را بدحجاب‌تر کند!

خیلی‌وقت‌ها باید دنبال نگاه متفاوت باشیم / یک هنرمند قبل از هنرِ به‌تصویرکشیدن، هنرِ «انتخاب زاویۀ دیدِ متفاوت» دارد

  • انسان‌ها بر اساس زاویه دیدشان، مسائل را متفاوت می‌بینند؛ مثلاً اگر از زاویۀ قیامت و عالم آخرت، به زندگیِ دنیا نگاه کنی، دنیا را متفاوت خواهی دید یا اگر از زاویۀ دید خدا به عالم نگاه کنی، همه‌چیز متفاوت خواهد شد. بسته به اینکه از چه زاویه‌ای به پدیده‌ها نگاه کنی تفاوت‌ها ایجاد می‌شود؛ فیلسوف‌بودنِ یک فیلسوف، مرهون چگونگیِ نگاه اوست، عارف‌بودن یک عارف نیز مرهون نوع نگاه اوست.
  • یک هنرمند قبل از اینکه هنرِ به‌تصویر کشیدن و ترسیم‌کردن داشته باشد، هنرِ «انتخاب زاویۀ دیدِ متفاوت» دارد. مسئلۀ اول ما در علم و آگاهی، در تفکر و تحلیل و در توصیف یا نقد پدیده‌ها و بیان آنها به زبان علم، شعر یا هنر، زاویۀ دید است. این شعر سهراب سپهری: «چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید» -که از شاهکارهای ادبیات فارسی است- حکایت از زاویۀ دید دارد.
  • ما خیلی‌وقت‌ها باید دنبال نگاه متفاوت باشیم؛ اما چگونه؟ اینکه سعی کنیم از جهات و زوایای مختلف به پدیده‌ها نگاه کنیم؛ مثلاً یک‌بار قدّ و اندازۀ خودمان را از نگاه مورچه‌ها ببینیم و یک‌بار از نگاه پرندگانی که در حال پرواز هستند! بسیار ارزشمند است که آدم بتواند از جهات مختلف، خودش را نگاه کند تا زاویۀ دیدِ درستی را که قرآن به آن «بصیرت» گفته، پیدا کند.

مواظب زاویۀ دید خودت باش!  / تیتر روزنامه‌ها حکایت از واقعیت نیست؛ حکایت از زاویۀ دید است

  • مردم و خصوصاً جوانان برای اینکه فریبِ روزنامه‌ها و رسانه‌ها را نخورند باید بدانند که تیترهای روزنامه‌ها، حکایتِ از واقعیت نیست، بلکه حکایتِ از زاویۀ دید است! روزنامه در اصل، محل انتقال آگاهی به مخاطب نیست، بلکه محل انتقال زاویۀ دید به مخاطب است؛ یعنی به تو می‌گوید «این‌طوری نگاه کن!» تیترها می‌خواهند زاویۀ دید خاصی را به مخاطب منتقل کنند.
  • انسان باید مواظب زاویه دید خودش باشد و در این زمینه، مراقبت و دقت داشته باشد، مثلاً اینکه با هر کسی نشست و برخاست نکند. هرکسی هر چیزی گفت، پیش خودت بگو: «او معمولاً مسائل را با این زاویه نگاه می‌کند؛ باید حواسم باشد!» یعنی سخن او را از فیلتر زاویۀ دید خودت-که إن‌شاءالله صحیح است- عبور بده! اگر درباره یک واقعیت یا اتفاق، می‌خواهی خبری از کسی بگیری، ببین آیا زاویۀ دیدِ آن فرد، درست است؟ اگر زاویۀ دیدش درست نباشد، در خبرِ مربوط به آن اتفاق، دست می‌برد؛ مثلاً بزرگ‌نمایی یا کوچک‌نمایی می‌کند.
  • اینکه می‌بینید بعضی از انقلابی‌ها بعد از چندوقت غیرانقلابی‌ می‌شوند، یا کلاً ضدانقلاب می‌شوند، به‌دلیل سبک نگاه و زاویۀ دیدِ غلط است. اگر کسی بر اساس یک زاویۀ دید درست، انقلابی ‌بشود، این خیلی خوب است، ولی اگر زاویۀ دیدش در خیلی از مسائل، درست نباشد، حتی اگر الان-ظاهراً- خیلی انقلابی باشد، بعداً از قطار انقلاب پیاده خواهد شد.

باید در آموزش و پرورش، روی زاویۀ دید بچه‌ها خیلی کار کنیم

  • استکبار جهانی در تبلیغ و «تحمیل زاویۀ دید» به افراد، خیلی حرفه‌ای کار می‌کند. یک فیلم – هر موضوعی که داشته باشد- بی سر و صدا زاویۀ دید خودش را به تو منتقل می‌کند و تحمیل می‌کند که «این‌جوری نگاه کن!» باید در آموزش و پرورش روی زاویۀ دید خیلی کار بکنیم. مثلاً اینکه بچه‌ها یک صحنه را چند جور سر کلاس توصیف کنند (نه اینکه هر کسی یک انشاء بنویسد و بیاورد) تا بچه‌ها به انواع زاویه‌های دید، اشراف پیدا کنند و بزرگ بشوند.
  • انسان وقتی به کسی علاقه دارد و با او اُنس می‌گیرد، دوست دارد زاویۀ دیدِ او را نسبت به مسائل مختلف، بداند. مثلاً بعضی‌‌ها دوست دارند بدانند که زاویۀ دید بازیگر موردِ علاقۀ آنها نسبت به فلان‌موضوع چیست؟ و در رسانه‌ها این‌گونه اخبار را دنبال می‌کنند.

یکی از فوائد انس با اولیاء خدا، پی‌بردن به زاویۀ دید آنهاست

  • یکی از فوائد انس با اولیاء خدا و اهل معرفت، پی‌بردن به زاویۀ دید آنهاست؛ چراکه آنها یک عمر ریاضت کشیده‌اند تا زاویۀ دید درستی پیدا کرده‌اند. در دعای عرفه ببینید که امام‌حسین(ع) از چه زاویه‌ای به خلقت و پدیده‌های عالم نگاه می‌کنند، لذا جا دارد عمرتان را صرف پیدا کردن زاویۀ دید اولیاء خدا کنید، خیلی تفریح لذت‌بخش و جذابی است!
  • بحث زاویۀ دید در عرصۀ روضه‌خواندن نیز خیلی مهم است؛ روضه‌خوان به شما یک زاویۀ دید می‌دهد و می‌گوید از این زاویه نگاه کن؛ وقتی از آن زاویه نگاه کنید، اشک می‌ریزید و لذت می‌برید. می‌شود واقعۀ کربلا را از یک زاویۀ غلط دید و حتی بدون کلمه‌ای دروغ، شکوه و زیبایی آن را در نظر مخاطب، خراب کرد! کربلا و عاشورا هنوز جا دارند که از آنها تصاویر جدید ارائه بشود؛ به‌دست آمدن این تصاویر جدید وابسته به این است که از چه زاویه‌ای به آن نگاه کنیم.